گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست. شهید مظلوم آیت الله بهشتی ره

تقویم اجرایی

دریافت تقویم اجرایی شهریور 92

طرح ودیعه

جزوات مرحله سوم روی وبلاگ قرار گرفت

همدلی آینده

مجمع همدلی بعدی چهارشنبه 27شهریور ساعت 17:40

اخباروبرنامه ها

نمونه سوالات طرح لبیک در وبلاگ قرار گرفت./مراسم بعدی هیات یاران خمینی ره دوشنبه 25شهریور ساعت 20:30 میلاد امام رضا علیه السلام
گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

رجل من اهل قم، یدعو الناس الی الحق. یجتمع معه قوم کزبر الحدید. لا تزلهم الریاح العواصف، ولا یملون من الحرب، ولا یجبنون. وعلی الله یتوکلون، والعاقبه للمتقین.

امام خامنه ای : اگر شورای نگهبان نمی بود ، و نباشد ، یا تضعیف بشود ، یا کار خودش را انجام ندهد ، حرکت اسلامی این نظام زیر سوال خواهد رفت ؛ زیرا که حرکت نظام بر اساس قوانین است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون معین شده است.نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم غلط میکنی قاون را قبول نداری ! قانون تو را قبول ندارد.نباید از مردم پذیرفت ، از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم . نمی توانی قبول نداشته باشی...نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ولو برخلاف رای شما باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با قانون تطبیق بدهند . اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد ،باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند ؛ آن وقت است که کشور ، کشور قانون می شود.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

یاران خمینی

گروه فرهنگی یاران خمینی ره

امام خامنه ای

انتخابات 92

معرفی کتاب

محوربندی بیانات آقا

پوستر امام خامنه ای

شورای نگهبان

استاد علیرضا پناهیان

خلاصه کتاب شهرخدا

امام و شورای نگهبان

حسن روحانی

مطلب ویژه

محور بندی بیانات حضرت آقا

پوستر انتخابات

تصاویر

پوستر

امام خمینی

خطبه های نماز عید فطر

اینفوگرافیک

اینفو

شهرک شهید محلاتی

کتاب شهرخدا

ماه رمضان

استقبال از ماه رمضان

یاران 7

قالیباف

ولخرجی

ماه رجب

پوستر امام خمینی

بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها
  • ۰
  • ۰

درد دل انتخاباتی!

5 June13

نویسنده : علیرضا حدادی

 نگاهی گذرا به رفتار و گفتمان نامزدهای انتخاباتی 
نظر نویسنده ، لزوما نظر گروه فرهنگی یاران خمینی ره نمی باشد.

مطلب بعدی 

عجب! عجب که اصلاح طلبان هم آمدند و اما گویا این چند وقت تماشاگری برخی اصولگرایان، ترغیبشان کرده به بازیگری در نقش نه اصلاحات، که بعضا همج الرعا و ضد انقلاب و شاید افتخار به آن و ...

آخر احمدی نژاد84 آن قدر از معیارهایمان را داشت که دیگر ملاک هم کم بیاورد جلویش! منم دستم نمی رسید به این استانداردهای جدید؛ سیاه نمایی را پیشه می کردم! کلا وضعیت افتضاح است! عارف آمده است تا پرستاران را نجات دهد و معلمان را از زیر شکنجه برهاند! تورم100ساله عامل تحریم، اعتیاد، بدحجابی و شاید قهرمان نشدن بارسلونا است! برادر محسن اگر بیاید، این"منِ" بزرگ که استثنائا"من" گفتن هایش از شیطان نیست!، همه چیز را درست می کند. که گویی همه ی قبلی ها شبانه روزی خراب کاری کرده اند!
قالیباف مردم را موجوداتی می پندارد که از حرف زدن خسته اند و مشتاق عمل! عجب کارامدی ست این مرد تقوا محور! راستی یادم نبود، رزمنده که تکنوکرات نمی شود!! برادرمان ولایتی هدفمندی را چون قانون شده است، اجرا می کند، و الا ... . کسی نبود بگوید لازم نبود بخاطر پز قانون گرایی، مهم ترین سیاست عدالتی مورد توافق عامه و خاصه را انکار کنید! بلکه حداقل به قانون ائتلافتان پای بند بمانید!

فکرم خسته شد وقتی باخودم گفتم، اگر این قدر اوضاع کشور سیاه بود چرا امام ما مدام نقاط امید را در بیاناتشان اظهار می کنند! چند حالت که بیشتر نداریم. یا جایگاه کاندیداتوری کلا جایگاه سیاه بینی و "خودمنجی انگاری" است؛ یا بالاخره باید حرفشان با حرف رهبری فرق کند تا نگویند تو از خودت حرفی نداری! یا مردم را گرسنه دیده اند میخواهند سوارشان بشوند نعوذبا...، ناراحت بودم از این سیل سیاه نمایی نامزدهایی که هنوز نیامده در مناظرات تلویزیونی خودشان را رئیس جمهور میدانند! معلوم نیست آقایانی که نزدیک انتخابات برای جلب رای، بین مردم می روند؛ چطور میخواهند این روحیه تکبر را پنهان کنند! مجری برنامه را گماشته آبدارچی شان هم نمی دانند! خب باید هم بعد از عمری ساده زیستی را در مترو تمرین کنند! و یک صلوات نثار قبر سازنده ی این استاندارد ملی!! سیاه نمایی، کینه با احمدی نژاد نیست، کینه با گفتمان است! محو گفتمان ناب را دنبال می کنند عزیزان! آخر خدمت به مردم خستگی دارد که بیا و ببین! فحش دادن هم که مالیات ندارد...

رابطه ی امام و امت نخواستیم، به همان ملت و رهبری انگلیسی تان قانع بودیم، اما از راه نرسیده میخواهند با رهبری تعامل کنند! سیاست خارجی، دخالت نیروهای نظامی در اقتصاد، تعلیق، تبلیغ و... که همه اش دست رهبری است و رییس جمهور هیچ کاره! یکباره بفرمایید تحریم ها هم کار رهبری است! کجایی رجایی که افتخارت مقلدی امام بود! و مردم هم به همینت افتخار کردند و دورت را گرفتند، هرچند که برخی همان زمان هم نگذاشتند و حالا هم عزیزان ما نفهمند و نخواهند و...

امروز وعده ی سهام عدالت خصوصی و مسکن مهر فروشی و ... اشکال ندارد، فقط احمدی نژاد بود که تخلف انتخاباتی می کرد!! دست دولت در جیب مردم است و میخواهید سفره شان را یکی کنید؟! خدا پدر کروبی را بیامرزد که حداقل روشن گفت نفری 50 هزارتومان میخرم رای تان را! لقمه را نمی پیچاند! ساده بود خب! شما الحمدلله مرد میدان سیاستید! چهار سال و هشت سال کمترین دوران تمرین پرسش و پاسخ انتخاباتیتان است.

فکر اینکه دارند اصول انقلابم را به یغما می برند عذابم می داد که شعار "آن مرد با نان آمد" مستقیم به پیشانیم برخورد کرد که تصویر امام روح الله رویش حک شده بود!!

آقای رضایی، آقای قالیباف! بیایید شرکت کنید در راهپیمایی14 خرداد در سیل انبوه ملت! به هر حال این اعجوبه قرن را باید هم خلاصه کنید در ارتحال اش! کاری که انگلیس میخواهد مگر غیر این است! امامی که در پیام قطعنامه اش، دست و بازوی کوله به دوشان را می بوسد. مبارزه را در مرزهای بین المللی تعریف می کند و فتح قله ها را نشانه می رود. امامی که سال ها تبعید را تحمل می کند، ماحصل حرکت انبیا را در زمین دائر می کند، جگرگوشه هایش را به مسلخ کربلای جبهه ها می فرستد، و بالاخره مردم را کمک حال دولت برای تشکیل جبهه ی مستضعفین عالم می داند و نه گرسنه هایی که محتاج وعده و وعید نامزدها باشند. اگر علت خلقمان شکم و شهوت بود که خلیفه الله ی نمیخواستیم و بالتبع رئیس جمهور عزیزی چون شما را هم! دیگر این همه آتش انداختن ابراهیم و تحقیر انبیا و شهادت اولیا لازم نبود! راستی شنیده اید نایب امام زمان ما رییس جمهور آینده را ذره پوش خطاب می کند! همان که باید حکمتان را تنفیذ کند تا مشروع شوید را میگویم. آخر باید در این ثمره ی مقدس، علمداری کنید! ایشان میدانند ما کجا ایستاده ایم! آری! جنگ پابرهنه ها و مرفهین بی درد آغاز شده است؛ اما بگذریم که آقایان همان دفاع مقدس را هم مدیریت شخصی قلم داد کردند...

آقای ولایتی! طرح هولوکاست برای ما هزینه داشت؟! این که دیگر از مواضع صریح رهبری ست! گمان می کنید نگوییم هولوکاست دیگر تحریم نمی شویم؟ تنش زدایی دیگر، بله؟ خطبه ی شقشقیه را مطمئنم نه فقط خوانده اید، که احیانا تدریس هم کرده اید! حضرت امیر(ع) عنان حکومت را چرا به دست می گیرند و گرنه رهایش می کردند؟! عدالت بود یا حکومت! گرفتن حق مظلوم بود، یا تنش زدایی! ما با دنیا سر جنگ نداریم! مگر سی سال با کسی سر جنگ داشتیم که این همه دشمنی کردند! نکند فی الحال شرایط شرایط تقیه است و ما نمیدانیم! یا مصلحتی بالاتر از نایب امام معصوم تشخیص داده اید لابد! مشاور رهبری هم خوب پلی ست دیگر!

نگاه خودم به مردم همیشه چندین پله از نگاه امام عزیزم عقب تر بوده است، بعد از هر 22بهمن و انتخابات و... می بینم که مولایم کجا را می دیده و ما کجا را ! اما خدایی برخی از این نامزدها غیبتشان زیاد شده است بر سر کلاس مردم شناسی 9دی! این را دیگر می دانیم که مردممان هزینه ی تکامل را می شناسند! گیرم آقای رضایی! جلوی همه ی تحریم های آینده را گرفتی! این یعنی حتما تکامل تعطیل دیگر! و الا با قدوم شریفتان دشمن قسم خورده ی سی ساله جمهوری اسلامیمان که تغییر ماهیت نداده است!

به قول عزیزی کج راه رفتن در جاده ی راست بهتر است از راست راه رفتن در جاده ی کج! وقتی جاده به ناکجا آباد است، حالا شما هی پیشرفت کن و توسعه بده. پل بساز و جاده بکش. کار کن و حرف نزن! اصلا دروغ است مبانی ما که می گوید توسعه و گشایش در عدالت است! کار کنید خودش عدالت میاورد ان شالله. آقای روحانی که آمریکا را کدخدا میدانی و کارکردن با کدخدا را راحت تر! (احتمالا راحتت تر از "ولایت"ش جا افتاده!) شما اصلا در جاده نیستی برادر! حضرت روح الله انقلاب کرد که این کدخدا ها را سر جایشان بنشاند! حالا هی بروید در حسینیه جمارانش هورا بکشید! خط امامی نمی شوید که!

سوال دیگرم این بود که چند درصد از پاسخ به پرسشهای نامزدها با ارجاع به مبانی اسلام ناب است. همه چیز را به مردم ارجاع می دهند! این مردم که در آمریکا و آفریقا و اروپا هم هستند. نزدیک تر بیایم در عراق و جمهوری آذربایجان و... هم تراکم شیعیان به شدت بالاست؛ اما آیا توانستند انقلاب 57 را رقم بزنند! مردم بدون صفت، انقلاب کردند یا مردمِ مبنا دار! پس چرا می ترسید دم از این مبنا بزنید. مگر گفته اند حتما باید شما بیایی که تحریم ها را ازبین ببری! و فقط شما می توانی و خودت دردانه ی دهر! الحمدلله از جنس این آقایان به قول شورای نگهبان، حداقل 40 تای دیگر هم داشتیم که فکر نکنند مائیم و دیگرهیچ!

یعنی کسی نباید بیاید که شیطان را ازبین ببرد؟! امام زمان(عج) کی می آید پس؟! نکند شما به معیشت بپردازی ایشان هم می ایند و آرمان گرایی می کنند؟! شاید شما فقط مامور به کار اجرایی هستید و مردم هم مامور به دعا! شاید هم پیچ تاریخی را برمی گردید دوباره...

والسلام

14/3/92

 

  • 13/06/05
  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)

رفتار 8 نامزد

سیاه نمایی

8 نامزد انتخابات ریاست جمهوری

درد دل انتخاباتی

احمدی نژاد 84

نظرات (۱۹)

  • 05 June 13 ، 12:01
  • سید رسول
    • سلام علیکم خدمت برادر عزیز آقا علیرضای حدادی
    اول بگم از شما بعید بود
    اصولا متن ادبی و گوشه و کنایه دار فضا رو از استدلال دور میکنه
    مقاله توانایی بود در یک مقاله شش کاندید مورد هجمه کلمات بزرگ و کوچک قرار گرفتند
    همون امامی که فکر میکنید فقط خودتون و کاندیدتون دوسش دارید و دنبال آتو میگردید تا ثابت کنید بقیه باهاش دشمنی خونین دارند میفرمایند:
    1385/06/09
    متأسفانه عده‌اى با انگیزه‌هاى گوناگون، تا فصل انتخابات میشود، تخریبهایشان هم از همان نزدیکى انتخابات شروع میشود. حالا بعضى با انگیزه‌هاى سیاسى و بعضى با انگیزه‌هاى حتّى دینى اشخاص - چهره‌هاى سیاسى، چهره‌هاى دینى، چهره‌هاى انقلابى، موجّهین حوزه‌هاى علمیه و حتّى محترمین از علما و روحانیون - را مورد تخریب قرار میدهند. این چه کارى است؟! این نه منطق شرعى دارد و نه منطق عقلایى؛ نه شرع با این کار موافق است، نه عقل. اگر واقعاً انسان از یک جهتگیرى‌اى که خیال میکند فلان کس یا فلان کسان در آن جهتگیرى هستند، ناراضى است، راهش تخریب و اهانت به اشخاص نیست، راهش اسم آوردن از این و آن نیست، راهش تبیین است. از اول، حرکت انقلاب بر اساس تبیین به وجود آمد و حقایقى تبیین شد. وقتى انسان یک جایى روشنایى را معرفى کرد، تاریکى به خودى خود معرفى خواهد شد. عیبى ندارد تاریکى را هم معین کنند. اسم آوردن از اشخاص، تخریب کردن چهره‌هاى محترم و موجّه، منطق عقلى ندارد. اگر کسانى هدفشان این است که میخواهند یک خط انحرافى را کور و خراب کنند، راهش این نیست؛ این، آن مقصود را حاصل نمیکند. از نظر شرعى هم که معلوم است. این‌طور کارها عادتاً خالى از افتراء ناخواسته، دروغ ناخواسته و قول به غیرعلم ناخواسته، نیست. قرآن به ما میگوید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنین و المؤمنات بأنفسهم خیرا»(1) چرا به هم حسن‌ظن ندارید؟ چرا حمل بر صحت نمیکنید؟ خوب شما کسى را قبول ندارید، آن اثرى را که بر قبول داشتن مترتب میشود، مترتب نکنید؛ اما اینکه انسان بیاید دست به تخریب بزند، این بسیار کار بدى است.
  • 05 June 13 ، 16:04
  • صادق
    • مقاله قشنگی بود اما فقط قشنگ بود! 
    دارم این مقاله رو با این جملات آقا چک میکنم:
    اصل مطلب در مسئله‌ى انتخابات، ایجاد حماسه‌ى سیاسى است؛ حضور حماسى مردم در پاى صندوقها است. حماسه یعنى چه؟ حماسه یعنى آن کار افتخارآفرینى که با شور و هیجان انجام میگیرد. هر رأیى که شما به یکى از این نامزدهاى محترم بدهید - این هشت نفر آقایان محترمى که در صحنه هستند - رأى به جمهورى اسلامى داده‌اید. رأى به هر نامزدى، رأى به جمهورى اسلامى است؛ رأى اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. اینکه شما وارد عرصه‌ى انتخابات میشوید؛ چه آن کسى که نامزد ریاست جمهورى است، چه آن کسى که انتخاب میکند - مثل من و شما - نفْس ورود در این میدان، به معناى اعتماد به جمهورى اسلامى و اعتماد به سازوکار انتخابات است؛ در درجه‌ى دوم هم، رأى به کسى است که یا شما، یا آن برادر و خواهر دیگر، یا بنده‌ى حقیر تشخیص داده‌ایم که براى آینده‌ى کشور مفیدتر از دیگران است.(92-3-14)

    داداش با این مطلبی که شما نوشتی اگر کسی به یکی از این نامزدهایی که شما راجبشون قلم زدی رای بده تکلیف چی میشه؟!! خاسته مثلا شکمش رو سیر کنه؟!!
    قطعا حماسه سیاسی که مدنظر آقا هست با تنگ نظری هایی که بعضی از ماها نسبت به کاندیداها داریم اتفاق نمیفته! اینکه به همه برچسب بزنیم شاید کار خوبی نباشه.
    راستی یک سوال: چرا آقا تو این 5 سال شعار سال رو اقتصاد معرفی کردن؟ چرا آقا دیروز تو  سالگرد رحلت امام اهتمام به مساله اقتصاد رو مهم دونستن و اقتصاد رو مساله اصلی کشور گفتن؟

    قطعا مردم گیر اقتصاد نیستن و همیشه ثابت کردن پاش بیفته حاضرن از جون و نون شون بزنن برا انقلاب.منتها وظیفه دولت چیه؟! 

     
  • 05 June 13 ، 19:28
  • صادق
    • بنده به محسن رضایی بعیده رای بدم اما خداوکیلی این جمله یعنی چی؟
    "خب باید هم بعد از عمری ساده زیستی را در مترو تمرین کنند! و یک صلوات نثار قبر سازنده ی این استاندارد ملی!!"

    خداییش اگه نامزد مورد علاقه خودمون همچین کاری میکرد ما این فعلش رو اینطوری تعبیر میکردیم؟

    راجب صحبتهایی که درباره قالیباف تو متن اومده هم چیزی نمیگم
  • 05 June 13 ، 20:03
  • سلام
    • هم قشنگ بود و هم محتواش خوب بود
  • 05 June 13 ، 22:45
  • محمد علی

    • سلام

    اصولا آدم جایی بیشتر عصبانی میشه که طرف مقابل عقایدش رو زیر سوال ببره.  در مناظره امروز بعضی از کاندیداها جوری صحبت کردن که نظام و همه خدماتش رو زیر سوال بردن. خداییش این دردآوره. مستند روحانی و اینکه سران فتنه رو به راحتی نشون میده قلب آدم رو به درد میاره. سرانی که مردم در 9 دی علیه اونها شعار دادن(بدون جو زدگی). خلاصه فکر میکنم همه این مسائل باعث شده که علیرضا این مطلب رو بنویسه. پس از این نگاه یک حس قابل تقدیره ولی اینکه در مواردی زیاده روی صورت گرفته جای تامل داره.

    اما آقا سید رسول به فرض علیرضا اشتباه کرده ولی اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم. خودت علیرضا بر حذز میداری ولی دقیقا خط بعدی همون اشتباه رو میکنی. مثل حسن روحانی که دم از اخلاق میزنه و دقیقا بعدش دولت رو میشوره میذاره کنار. آقا سید رسول این جمله شما تهمت بزرگی است به امثال علیرضا و کاندیدای مدنظرش:همون امامی که فکر میکنید فقط خودتون و کاندیدتون دوسش دارید و دنبال آتو میگردید تا ثابت کنید بقیه باهاش دشمنی خونین دارند.

    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
  • 05 June 13 ، 23:15
  • وحید

    • سلام به همه داداشا

    چهار طرف بحث (علیرضا، سیدرسول، صادق و محمدعلی)

    حرف اضافه نمی زنم؛ فقط احساس می کنم که این جمله دغدغه آقامون باشه که طرحش کردن:

    امام خامنه ای (مدظله العالی):

    ممکن است تشخیص یک آقائى با تشخیص یک آقاى دیگر مخالف باشد؛ هیچ اشکالى ندارد. این را من به همه بگویم: ممکن است شما به یکى از نامزدها علاقه‌مند شوید، رفیقتان به یک نامزد دیگر؛ این موجب نشود که شما در مقابل هم قرار بگیرید. براى انتخابات و براى گزینش عالى‌ترین مقام اجرائى در کشور - که بسیار هم حساس است، بسیار هم مهم است - سازوکارهاى درستى وجود دارد؛ سازوکار قانون. هیچ مانعى ندارد که شما به یکى علاقه‌مند باشید، بنده به یکى دیگر علاقه‌مند باشم؛ شما به او رأى دهید، من به دیگرى رأى دهم؛ بالاخره اکثریتى هست، اقلیتى هست، ضابطه‌اى هست، قانونى هست؛ بر طبق آن عمل خواهد شد. آحاد مردم با هم کدورت بیجا درست نکنند، به خاطر اینکه این به آن علاقه‌مند است، این به آن علاقه‌مند است؛ خب، باشند. خود داوطلبان محترم هم باید رعایت کنند. کار را با حماسه، با شور، با غیرتمندى، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت کار اینجا است که ممکن است سکون و سکوت و جمود و خمودگى وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرک باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهاى گرم و داغ - درعین‌حال نفرت‌پراکنى نباشد؛ این میشود.

    بیانات در دانشگاه امام حسین علیه‌السلام (۱۳۹۲/۰۳/۰۶)

     

  • 05 June 13 ، 23:33
  • صادق
    • البته من وسید رسول با همیم میشیم یه طرف پس بحث سه طرف داره!!! هه هه هه 

    شوخی کردم.کلا اینکه فضای بحث بینمون بازه خیلی خوبه .ماها همه رفیقیم و با هم اختلاف سلیقه داریم.اشکالی هم نداره.

    این رو زیاد میگم: زمان جنگ فرمانده ها با هم کلی بحث میکردن و حتی گاهی اوقات دعوا هم میشد منتها بعد از جلسه میرفتن و همدیگر رو حتی بغل میکردن خلاصه رفاقتشون سر جاش بود.

    کلا ما همه با هم هستیم!
    وحید نقش حداد عادل رو در مناظره ها ایفا میکنه! تلطیف فضا! کار خوبی هم هست.دستت درست .
  • 05 June 13 ، 23:53
  • سید رسول
    • سلام بر همگی
    آقا وحید اونی که گفتی انشاالله پیشفرض هممونه البته تذکر به جایی بود
    بنده اگر گفتم امام رو برای خودشون میدونن ناظر به این جملات بود :
    ""فکرم خسته شد وقتی باخودم گفتم، اگر این قدر اوضاع کشور سیاه بود چرا امام ما مدام نقاط امید را در بیاناتشان اظهار می کنند""(تعبیر امام ما رو دقت کن پسرخاله)
    ""به هر حال این اعجوبه قرن را باید هم خلاصه کنید در ارتحال اش!""
    ""رابطه ی امام و امت نخواستیم، به همان ملت و رهبری انگلیسی تان قانع بودیم""

    این مقاله نشانه خوبیه برای اثبات اینکه این جریان غیر از خودش رو قبول نداره!
  • 06 June 13 ، 01:32
  • حسین
    • اول اینکه خواهشا هی این جمله ی آقا رو تکرار نکنید و جو اختلاف انگیزی راه نندازید.همه می دونیم که رفیق هستیم و فقط بحث بر روی اختلاف نظرهاست.
    دوم
    اینکه سید رسول عزیز،
    جایی که شما کسی رو نقد میکنی ، مطمئنا در انتها ، خواننده به این نتیجه میرسه که شما خوب هستی و شخص موردنقد ، مشکل دار هست.این که طبیعی ست.پس نگو که متن علیرضا نمونه بارز این هست که فقط خودش رو قبول داره.
    و اینکه ببینیم خودت چه میکنی...توی نظر دادن به مطلب خودت ، این حرفات یادت نره ...
  • 06 June 13 ، 02:21
  • علی

    • دوستان فرامووش نکنید که انتقاد و تخریب با هم خیلی فرق دارند، انتقاد "بیشتر موقه ها" واجبه و تخریب "بیشتر موقه ها" حرام. وجوب انتقادشم وقتیه که چند نفر یه حدودی از صلاحیت های خوب رو داشته باشند و تشخیص اصلح سخت باشه.(مضمون اینو از یکی از اعضای جامعه مدرسین شنیدم) ولی بعضی وقتا علاقه های شخصی خودمون باعث میشه انتقادها رو هم تخریب ببینیم، و اگه یه ذره زیادتر از بد نگاه کنیم خودمونم برای دفع تخریبی که فکر کردیم تخریبه دست به تخریب بزنیم.

    وارد قضاوت و تحلیل پاسخ ها نمیشم که خیلی جای صحبت داره، ولی این نکته رو اشاره میکنم که چرا بازخوانی مواضع و رفتارهای کاندیداها رو تخریب میدونید؟ و آیا اگر از کل این مطلب بخش های مربوط به اصولگرایانش حذف میشد باز هم ایراد تخریب بودن رو میگرفتید؟ من که الان به کاندیدای مد نظرم در این متن ایرادی وارد نشده میفهمم که اگر به کاندید مورد نظر شما هم ایرادی وارد نمیشد چه میکردید.

    نمیخوام بحث های تفصیلی بکنم ولی خواهشا مواظب باشید خودمونو با گفتن اختلاف سلیقه داشتن ایرادی نداره گول نزنیم و  ضمن شکر کردن خدا بخاطر وجود فضای بحث شروع به تخریب همدیگه بکنیم.

    اگر ما که داعیه ی محبت به آقا و مرامشون رو داریم نتونیم چارتا نظر مخالف تند از خودی هامون رو تحمل کنیم و سریع به نقد و منتقد انواع برچسب ها و اتهامات رو بزنیم باید به این کاندیداهایی که دق دلی هشت سالشون رو تو تلویزیون و ... خالی میکنن حق بدیم.

    یه کم ظرفیت نقد پذیری مون رو آزاد کنیم. اول خودم...

    اشاره به این نکته هم شاید بد نباشه که لزوما بحث های ما ناشی از اختلاف سلیقه نیست، ممکن اختلاف مبنا هم باشه... فتأمَّل...

    دلیل خودداریم از بحث مفصل اینه که بحث مکتوب بیشتر از اینکه مفید باشه کدورت درست میکنه الکی الکی..

    علیرضا! مطلبت حقه هرچند تنده ولی از چارچوب انتقاد به بیراهه ی تخریب نرفتی... دمت گرمه گرم!!!

    از باب اطاعت از امام باقر  ع یاداوری میکنم که به همه دوستان علاقه مندم .
  • 06 June 13 ، 10:17
  • صادق
    • علی آقا انتقاد رو فکر کنم آقا راجبش صحبت کردن که چه طوری باید باشه.

    اینکه میگی مثلا چون به کاندیدای مورد علاقه ما تو این متن اتهامی زده شده ما ناراحتیم فکر کنم حرف خوبی نباشه! یه جور نیت خوانی!
    اگر از این متن بخش اصولگرایانش حذف بشه فکر کنم فقط چند جمله باقی بمونه! 

    ضمنا ما نظر خودی هامون رو تحمل میکنیم وراجبش داریم نظر میدیم دیگه! اینکه مشخصه. منتها میشه بگی چه کسی برچسب واتهام زده؟
  • 06 June 13 ، 10:31
  • علی
    • جواب حرفاتون تو حرفام هست.
  • 06 June 13 ، 11:08
  • حسین
    • به جای اینکه به نویسنده انقد گیر بدیم 
    باید بیایم فکر کنیم ببینیم بعضی ها چقدر رفتارشون بده
    که وقتی به بوته ی نقد کشیده میشن ، انگار دارن تخریب میشن!!
    یعنی فاصله شون از گفتمان خیلی زیاده.
    به نظرم علیرضا آدمی نیست که از روی هوا حرف بزنه.
    تا اونجایی که من دیدم و خوندم،هرچی گفته ، برداشتی ساده از رفتار و گفتارشون بوده.
    من با علیرضا موافقم
  • 06 June 13 ، 11:22
  • علی
    • دو نظر اول صادق از حیث نیت خوانی و حرف هایی که بنظر خودشون درست نمیاد استادی میکند برای نظر من.
  • 06 June 13 ، 12:44
  • وحید

    • سلام به همه داداشا

    به خودم می گفتم که وارد این فضای دوسر باخت نشم ولی نمی شد!

    از صحبت یکی از بچه ها اصلا خوشم نیومد.

    یه حدیث می زنم که بهش توجه بکنید!

    شاید هم مسیر این جور نظر دادن ها عوض بشه!

    بهتر ...

    ولی مطمئن هستم که وقتی حضرت آقا اون جمله رو مطرح کردن دغدغه شون بوده و... .

    قال الصادق علیه السلام:

    إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِیهِ أُفٍ (حواسمون باشه فقط گفته أُف)انْقَطَعَ مَا بَیْنَهُمَا مِنَ الْوَلَایَةِ فَإِذَا قَالَ أَنْتَ عَدُوِّی فَقَدْ کَفَرَ أَحَدُهُمَا فَإِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ (آب می شود) فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانُ کَمَا یَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ.

    بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏71، ص: 222


    یا مهدی

  • 06 June 13 ، 14:49
  • محمد علی

    • سلام

    آقا سید رسول

    به فرض محال محال جمله شما درباره علیرضا به خاطر عبارت "امام ما" درست باشه (که نیست چون اولا ما یعنی من و تو علیرضا رو از نزدیک میشناسیم ثانیا این تعبیر رو بارها و یارها خودمون در محاوراتمون استفاده کردیم) درباره سایر افراد درست نیست چون از نیت اونها خبر نداری و داری تهمت میزنی(چه قبول بکنی و چه نکنی)

    به جملات خودت دقت کن:

    این مقاله نشانه خوبیه برای اثبات اینکه این جریان غیر از خودش رو قبول نداره!

    تو یه جمله علیرضا رو مبنای تفکر یه جریان گذاشتی. جریانی که علمایی مثل علامه مصباح، آیت الله خزعلی و ... قبول دارن.

    امیدوارم بفهمی که میخوام چی بگم. میخوام بگم که اصلا به فرض علامه مصباح در تشخیص اصلح اشتباه کردن. این یه بحثه ولی اینکه به این جریان که شامل این بزرگان میشه این طور تهمت بزنی یه بحثه دیگه است.

    دوباره روی جملاتت دقت کن(جملات تو تعمیم نظر علیرضاست به نظر یه جریان یعنی حتی از استقرای ناقص هم برای استدلالت استفده نکردی!!!)

    این مقاله نشانه خوبیه برای اثبات اینکه این جریان غیر از خودش رو قبول نداره!
    همون امامی که فکر میکنید فقط خودتون و کاندیدتون دوسش دارید و دنبال آتو میگردید تا ثابت کنید بقیه باهاش دشمنی خونین دارند
    شما به علیرضا، به حامیان این جریان، به آقای جلیلی تهمت زدی که این فراتر از تخریبه.
    اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
  • 06 June 13 ، 15:40
  • علی
    • یکی از فرقای تخریب و انتقاد هم همینه که یکی بی اساس و صرفا از روی حدس و گمانه که بعضا مساوی باتهمت میشه و یکی هم مستدل و مطابق واقعه.به عنوان مثال میاد و در کنار بازخوانی فرامین امام و آقا مواضع طرف مقابلش که مغایر با اون فرامینه رو ذکر میکنه. حالا ممکنه این انتقاد تند و گزنده هم باشه. ولی انتقاده نه تخریب.
    مثلا بخششی از حرفهای رسول و صادق انتقاده - هرچند بنظرم انتقاداتشون وارد نیست - و بخشیش هم تخریب.
    تکرار میکنم که انتقاد واجب و جایزه ولی تخریب علی الظاهر در مقابل چیزایی مثل فساد جایزه.
  • 06 June 13 ، 15:48
  • صادق
    • شاید بگید این مطلب ربطی به موضوع نداره اما فکر کنم خودهامون بدونیم چی میخام بگم-ممکنه طولانی باشه اما خاهشا تا آخرش بخونید:
    قرار بود ساعت 6 از آموزش برگردن اما ساعت 4 برگشته بودن.تقریبا 15 کیلومتری اومده بودن که حاج احمد وسط راه دیدشون.پرسید مگه قرار نبود ساعت 6 برگردین؟!! گفتن آموزش تموم شد برگشتیم. حاج احمد که معلوم بود عصبانی شده دستور داد 15 کیلومتر رو دوباره برگردن برن جای اول.بعد هم رفت همه نیروها رو جمع کرد بالای تپه ایستاد و گفت اگر آماده عملیات هستید یه خیز 5 ثانیه برید! بچه ها خراب کردن و حاج احمد ناراحتیش بیشتر شد.به فرمانده شون دستور داد: برادر وزوایی! یه خیز 5 ثانیه برو!
    شهید وزوایی که معلوم بود به غرورش برخورده خیلی محکم گفت نمیرم! حاج احمد که از عصبانیت سرخ شده بود گفت برید سلاح این فرمانده رو بگیرید! شهید وزوایی خیلی محکم گفت: سلاحمم تحویل نمیدم!
    یک طرف حاج احمد بود و دستورش و یک طرف هم وزوایی و امتناعش! خوب میدانستم خمیره ی این دو نفر از یک آب و گِل سرشته شده.هردو به عشق امام و جنگ بود که آمده بودند.

    راوی اول: با هر زحمتی بود شهید وزوایی رو بردم تو سنگر.کار به جایی رسید که شهید وزوایی گفت من اینجا نمیمونم جنگ که فقط خوزستان نیست.تیپ رو برمیدارم میرم غرب!...

    راوی دوم: با حاج احمد داشتم حرف میزدم تا آرومش کنم.اولش گفت: من با آدم بی نظم میانه ای ندارم لطفا دخالت نکنید! نیم ساعتی که براش صحبت کردم ورق برگشت.گفت یعنی واقعا برادر محسن(به تعبیر "برادر" دقت کنید) از من رنجیده؟!!یعنی واقعا میخاد بره غرب؟!! و الله من او را به قدر برادرم دوست دارم. صداش میلرزید و اشک میریخت...


    راوی سوم: حاج احمد گردان رو جمع کرد و شروع کرد به سخنرانی: برادرهای عزیز من اگر قطره ی خونی از بینی یکی از شما بیفتد اینطور نیست که صرفا باید جواب پدر و مادرتان را بدهم.والله باید جواب خدا را هم بدهم که چرا شما در وظایف نظامی تان درست عمل نکردید که یک قطره خون از بینی یکی افتاد...

    بچه ها همه گریه میکردند.صحبتهای حاج احمد تمام شده بود.رفت جلو و محکم برادر وزوایی رو بغل کرد و صورتش رو بوسید.گفت: آقا محسن شما امیدهای اسلام هستید...شهید وزوایی هم گفت: حاج آقا ما تابعیم وتحت امر شما.


    الان همه ی اینها چه راوی ها و چه حاج احمد و شهید وزوایی پیش ما نیستن. حاج احمد که جاوید الاثر شده و بقیه هم شهید.منتها خاستم اینو بگم: ما اگه بحث هم میکنیم با هم اگه مثلا دعوا هم میکنیم یادمون نره با هم داداشیم و رفیق.اگه تندی هم میکنیم تو نظرات یادمون نره که: جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت!
    انتخابات با هر نتیجه ای تموم میشه بالاخره! منتها قیامت ما میمونیم و داداشهامون و رفیقامون.
    مخلص داداش علیرضای حدادی هم هستم.
  • 04 February 14 ، 21:03
  • علیرضا
    • شاید الان یک مقداری دیر باشه برای روشن سازی و شاید هم خوش موقع، چون فاصله گرفتیم از اون زمان:

    منظور نویسنده(در لحظه نوشتن عندالله) از عباراتی که محل اشکال بود رو بیان میکنم، (اگر چه عبارات قبل و بعد از هر کدام از جملات زیر به شخص دیگری ممکن است، اشاره داشته باشد):

    "خب باید هم بعد از عمری ساده زیستی را در مترو تمرین کنند! و یک صلوات نثار قبر سازنده ی این استاندارد ملی!!": منظور آقای عارف بودند و نه شخص دیگری

    ""فکرم خسته شد وقتی باخودم گفتم، اگر این قدر اوضاع کشور سیاه بود چرا امام ما مدام نقاط امید را در بیاناتشان اظهار می کنند"": اولا منظور از امام، حضرت آقا بودند(توجه به فعل مضارع) و ثانیا منظور از ما، جمیع امت انقلابی که تحت ولایت ایشان هستند.

    ""به هر حال این اعجوبه قرن را باید هم خلاصه کنید در ارتحال اش!"": منظور همان دوشخص یعنی آقایان رضایی و قالیباف بودند؛ و این حرف کوتاه در متن بدلیل عدم اشاره ی آقایان(در قریب به اتفاق سخنرانی هاشان) به گفتمان مذکور حضرت امام و لکن حضور در راهپیمایی های اینچنینی بیان شد. خب این یعنی خلاصه کردن عملی دیگر...!

    ""رابطه ی امام و امت نخواستیم، به همان ملت و رهبری انگلیسی تان قانع بودیم"": منظور اصلاح طلبان و آقای روحانی بودند.

    البته نمیدانستم این عبارات محل اشکال در مصداق میشود، چرا که تقریبا تک تک جملات، برگرفته از بیانات و عملکرد صریح کاندیداها بود که در صداوسیما و یا خبرگزاریهای موثق خودشان اعلام شده بود.
    (احتمالا سوء برداشت ها یا ناشی از بی اطلاعی از آن خبر بوده و یا تعدد مصداق. )

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم