تقویم اجرایی دریافت تقویم اجرایی شهریور 92 |
طرح ودیعه جزوات مرحله سوم روی وبلاگ قرار گرفت |
همدلی آینده مجمع همدلی بعدی چهارشنبه 27شهریور ساعت 17:40 |
اخباروبرنامه ها نمونه سوالات طرح لبیک در وبلاگ قرار گرفت./مراسم بعدی هیات یاران خمینی ره دوشنبه 25شهریور ساعت 20:30 میلاد امام رضا علیه السلام |
امام خامنه ای : اگر شورای نگهبان نمی بود ، و نباشد ، یا تضعیف بشود ، یا کار خودش را انجام ندهد ، حرکت اسلامی این نظام زیر سوال خواهد رفت ؛ زیرا که حرکت نظام بر اساس قوانین است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام روح الله : من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام روح الله : قانون معین شده است.نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم غلط میکنی قاون را قبول نداری ! قانون تو را قبول ندارد.نباید از مردم پذیرفت ، از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم . نمی توانی قبول نداشته باشی...نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ولو برخلاف رای شما باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام روح الله : قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با قانون تطبیق بدهند . اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد ،باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند ؛ آن وقت است که کشور ، کشور قانون می شود.
-
30یاسی
(۴۸)-
انتخابات92
(۳۴) -
بیداری اسلامی
(۲) -
جهان اسلام
(۴)
-
-
خون والقلم(فرهنگ ایثاروشهادت)
(۳) -
تولیدملی(شعارسال)
(۲) -
روزهای خدا(مناسبات)
(۱۵) -
گرافیک
(۱۳) -
دیگر
(۲) -
شعر
(۱) -
اجتماعی
(۸) -
مذهبی
(۲۱) -
اقتصادی
(۲) -
آخرین حلقه انتظار
(۶) -
برنامه های گروه
(۱۴) -
انس با ولی
(۴) -
ولایت فقیه
(۴۰) -
محوربندی بیانات
(۹)
یاران خمینی
گروه فرهنگی یاران خمینی ره
امام خامنه ای
انتخابات 92
معرفی کتاب
محوربندی بیانات آقا
پوستر امام خامنه ای
شورای نگهبان
استاد علیرضا پناهیان
خلاصه کتاب شهرخدا
امام و شورای نگهبان
حسن روحانی
مطلب ویژه
محور بندی بیانات حضرت آقا
پوستر انتخابات
تصاویر
پوستر
امام خمینی
خطبه های نماز عید فطر
اینفوگرافیک
اینفو
شهرک شهید محلاتی
کتاب شهرخدا
ماه رمضان
استقبال از ماه رمضان
یاران 7
قالیباف
ولخرجی
ماه رجب
پوستر امام خمینی
- January ۲۰۱۴ (۲)
- December ۲۰۱۳ (۱)
- September ۲۰۱۳ (۳)
- August ۲۰۱۳ (۱۱)
- July ۲۰۱۳ (۱۹)
- June ۲۰۱۳ (۲۰)
- May ۲۰۱۳ (۲۲)
- April ۲۰۱۳ (۳)
- March ۲۰۱۳ (۱)
- February ۲۰۱۳ (۲)
- January ۲۰۱۳ (۹)
- December ۲۰۱۲ (۶)
- November ۲۰۱۲ (۵)
- October ۲۰۱۲ (۵)
- September ۲۰۱۲ (۹)
- August ۲۰۱۲ (۴)
- July ۲۰۱۲ (۸)
- June ۲۰۱۲ (۷)
- May ۲۰۱۲ (۸)
- April ۲۰۱۲ (۴)
- March ۲۰۱۲ (۲)
- February ۲۰۱۲ (۶)
-
14/01/31تقویم اجرایی بهمن ماه 1392
-
14/01/21آزمون تاریخ اسلام یاران 7
-
13/12/01انتقال به سایت
-
13/09/13اطلاعیه طرح ودیعه الهی(مرحله سوم)
-
13/09/02چند نکته راجع به تحولات اخیر سوریه
-
13/08/25محوربندی بیانات امام خامنه ای
-
13/08/24اطلاعیه دوم طرح ودیعه الهی
-
13/08/21اینفوگرافیک
-
13/08/20محوربندی بیانات امام خامنه ای
-
13 January 24، 12:19 - انتظاریعالی برادر
-
13 June 14، 00:53 - نیما انصاریسلام دوست من با مطلب ناقابل و ...
-
4 June 14، 18:37 - سلمانسلام علیکم امام خمینی(ره): ...
-
20 May 14، 17:51 - ولاییوقتی رهبرتاییدشون کردن دیگه ماکی ...
-
19 March 14، 05:46 - خادم الشهداءسلام علیکم چندی از جوانان فعال ...
-
17 March 14، 11:27 - کربلایی رضا باباخانیاحسنت به این جمعیت همدل و ولایی ...
-
24 February 14، 22:11 - دبیرخانه جشنواره ملی وصال یاربا سلام نخستین جشنواره ملی وصال ...
-
9 February 14، 01:04 - گمنامسلام و خسته نباشید ... من لوگوی ...
-
4 February 14، 21:03 - علیرضاشاید الان یک مقداری دیر باشه برای ...
-
1 February 14، 13:22 - طلبه جوانــــسلام خادم اهل بیت ان شاء الله ...
ما در حال جنگیم!
قطعا اگر در این روزها از ما بپرسند یکی از مشکلات کشور چیست؟ اغلب مان خواهیم گفت مشکلات اقتصادی یا بطور مشخص تر گرانی را نام خواهیم برد!
3- صبر: آرزوی یک آخ گفتن را در این جنگ به دل دشمن بگذاریم، همین...
"این مطلب در ویژه نامه گرانی کارمیشود."
ما در حال جنگیم
قطعا اگر در این روزها از ما بپرسند یکی از مشکلات کشور چیست؟ اغلب مان خواهیم گفت مشکلات اقتصادی یا بطور مشخص تر گرانی را نام خواهیم برد!
3- صبر: آرزوی یک آخ گفتن را در این جنگ به دل دشمن بگذاریم، همین...
"این مطلب در ویژه نامه گرانی کارمیشود."
شکر خدا بخاطر انس با قرآن
خداى متعال را از اعماق دل و همهى زوایاى جان سپاسگزاریم که توفیق انس با قرآن و لذت از تلاوت قرآن را به ما، به ملت ما، به مردم ما عنایت کرده است.
همه چیز در گرو عشق به قرآن
یقیناً هر یک از این جلساتی که براى قرآن و تلاوت قرآن تشکیل میشود و عندلیبان قرآنى در آن نغمهسرائى میکنند، تأثیر بسزائى در تعمیق ایمان و عشق ومحبت ما به قرآن دارد؛ و همه چیز در گرو همین است.
عقاید حق همراه با گل محبت شود
اگر ملتى عقیده به حق را، عقیده به قرآن و معارف اسلامى را همراه کرد با محبت، رنگ و بوى لطیف گل محبت است که میتواند اعتقادات عمیق را در عرصه زندگى انسان بارور کند... آن وقت عرصه، عرصه عمل قرآنى خواهد شد؛ توفیقات، روزافزون خواهد شد.
حل مشکلات؛ نتیجه محافل قرآنی
اگر این محافل قرآنى بتواند دلهاى ما را فراتر از جنبهى عقلانى، از جنبهى عاطفى و علقه ى عشق و محبت، به قرآن نزدیک کند، مشکلاتى که بر سر راه جامعه ى اسلامى است، برطرف خواهد شد؛ این اعتقاد ماست.
بهره بیشتر بردن از قرآن
وقتى انس با قرآن پیدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفکر در معارف قرآن به دست خواهد آمد. قرآن را نمیشود سرسرى خواند و گذشت؛ قرآن احتیاج دارد به تدبر، تکیه بر روى هر کلمه اى از کلمات و هر ترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظى. انسان هرچه بیشتر تدبر کند، تأمل کند، انس بیشترى پیدا کند، بهره بیشترى خواهد برد.
هدیه قرآن به فرزندان آدم
مشکلات هر جامعه اى با قرآن حل خواهد شد. با معارف قرآنى، مشکلات حل میشود. قرآن راه حل معضلات زندگى بشر را به فرزندان آدم هدیه میکند؛ این وعده قرآنى است و تجربه دوران اسلام هم این را نشان داده.
بهره های قرآنی برای ملتهای مسلمان
عزت در سایه قرآن است، رفاه در سایه قرآن است، پیشرفت مادى و معنوى در سایه قرآن است، اخلاق نیک در سایه قرآن است، سلطه و غلبه بر دشمنان در سایه قرآن است. ما ملتهاى مسلمان اگر این حقایق رابدرستى درک کنیم و در راه رسیدن به این هدفها تلاش کنیم، یقیناً بهره هاى زیادى خواهیم برد.
جامعه قرآنی در گرو عمل ما
عمل خودمان را باید قرآنى کنیم... قرآن را که تلاوت میکنید، هر جایى دستورى است، هدایتى است، نصیحتى است، دردرجهى اول سعى کنید آنرا در وجود خودتان، در باطن خودتان، در دل خودتان پایدار کنید و آن را به عمل خودتان نزدیک کنید. هر کدام از ما اگر در عمل این را متعهد شدیم، جامعه پیش خواهد رفت، جامعه قرآنى خواهد شد.
اهمیت حفظ قرآن و نتیجه آن
این مسئله حفظ قرآن که ما قبلاً سفارش کردیم، بحمداللَّه دارد در میان جوانهاى ما انتشار پیدا میکند... وقتى قرآن را حفظ کردید، میتوانید معانى قرآن را درست بفهمید؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهمید، میتواند در آن تدبر کند؛ وقتى تدبر کرد، میتواند به معارف عالى دست پیدا کند و رشد پیدا کند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پیدا میکند. روى هر کلمه اى از کلمات و هرترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظى، انسان هرچه بیشتر تدبر کند، تأمل کند، انس بیشترى پیدا کند، بهره بیشترى خواهد برد.
شکر خدا بخاطر انس با قرآن
خداى متعال را از اعماق دل و همهى زوایاى جان سپاسگزاریم که توفیق انس با قرآن و لذت از تلاوت قرآن را به ما، به ملت ما، به مردم ما عنایت کرده است.
همه چیز در گرو عشق به قرآن
یقیناً هر یک از این جلساتی که براى قرآن و تلاوت قرآن تشکیل میشود و عندلیبان قرآنى در آن نغمهسرائى میکنند، تأثیر بسزائى در تعمیق ایمان و عشق ومحبت ما به قرآن دارد؛ و همه چیز در گرو همین است.
عقاید حق همراه با گل محبت شود
اگر ملتى عقیده به حق را، عقیده به قرآن و معارف اسلامى را همراه کرد با محبت، رنگ و بوى لطیف گل محبت است که میتواند اعتقادات عمیق را در عرصه زندگى انسان بارور کند... آن وقت عرصه، عرصه عمل قرآنى خواهد شد؛ توفیقات، روزافزون خواهد شد.
حل مشکلات؛ نتیجه محافل قرآنی
اگر این محافل قرآنى بتواند دلهاى ما را فراتر از جنبهى عقلانى، از جنبهى عاطفى و علقه ى عشق و محبت، به قرآن نزدیک کند، مشکلاتى که بر سر راه جامعه ى اسلامى است، برطرف خواهد شد؛ این اعتقاد ماست.
بهره بیشتر بردن از قرآن
وقتى انس با قرآن پیدا شد، مجال تدبر و تأمل و تفکر در معارف قرآن به دست خواهد آمد. قرآن را نمیشود سرسرى خواند و گذشت؛ قرآن احتیاج دارد به تدبر، تکیه بر روى هر کلمه اى از کلمات و هر ترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظى. انسان هرچه بیشتر تدبر کند، تأمل کند، انس بیشترى پیدا کند، بهره بیشترى خواهد برد.
هدیه قرآن به فرزندان آدم
مشکلات هر جامعه اى با قرآن حل خواهد شد. با معارف قرآنى، مشکلات حل میشود. قرآن راه حل معضلات زندگى بشر را به فرزندان آدم هدیه میکند؛ این وعده قرآنى است و تجربه دوران اسلام هم این را نشان داده.
بهره های قرآنی برای ملتهای مسلمان
عزت در سایه قرآن است، رفاه در سایه قرآن است، پیشرفت مادى و معنوى در سایه قرآن است، اخلاق نیک در سایه قرآن است، سلطه و غلبه بر دشمنان در سایه قرآن است. ما ملتهاى مسلمان اگر این حقایق رابدرستى درک کنیم و در راه رسیدن به این هدفها تلاش کنیم، یقیناً بهره هاى زیادى خواهیم برد.
جامعه قرآنی در گرو عمل ما
عمل خودمان را باید قرآنى کنیم... قرآن را که تلاوت میکنید، هر جایى دستورى است، هدایتى است، نصیحتى است، دردرجهى اول سعى کنید آنرا در وجود خودتان، در باطن خودتان، در دل خودتان پایدار کنید و آن را به عمل خودتان نزدیک کنید. هر کدام از ما اگر در عمل این را متعهد شدیم، جامعه پیش خواهد رفت، جامعه قرآنى خواهد شد.
اهمیت حفظ قرآن و نتیجه آن
این مسئله حفظ قرآن که ما قبلاً سفارش کردیم، بحمداللَّه دارد در میان جوانهاى ما انتشار پیدا میکند... وقتى قرآن را حفظ کردید، میتوانید معانى قرآن را درست بفهمید؛ انسان وقتى معناى قرآن را فهمید، میتواند در آن تدبر کند؛ وقتى تدبر کرد، میتواند به معارف عالى دست پیدا کند و رشد پیدا کند. انسان با انس با قرآن، در درون رشد پیدا میکند. روى هر کلمه اى از کلمات و هرترکیبى از ترکیبهاى کلامى و لفظى، انسان هرچه بیشتر تدبر کند، تأمل کند، انس بیشترى پیدا کند، بهره بیشترى خواهد برد.
برای ما بد است...
کلاً آدم اینجوری ای هستم! هنوز یکسری کوپن از زمان دولت میرحسین، داخل کیف پولم هست. آخر آن موقع ها اوضاع قاراش میش بود، دوبار ثبت نام کردم، دو دوره کپن میگرفتم!... در دولت هاشمی کپن هایم را زورکی خرج کردم. یعنی زورم نرسید نگه دارم... دولت بعدی که آمد، جیره بندی آب شد. گفتند آب کم مصرف کنید. خدایی اش هم کم مصرف کردم. هنوز پنج شش تا بیست لیتری از آن موقع، داخل انبار مانده!... من، فقط سر خرید برگه های ارمغان بهزیستی، گول خوردم! آنهم جلوی کسی رو نکردم که آبرویم نرود... گفتند تحویل سال دوهزار، برق دنیا میرود، ترسیدم نان گیرم نیاید، رفتم پانصد تا نان خریدم! باجناقمان که خیلی ادعای زرنگی اش می شود، به زور سی تا دانه نان گیرش آمده بود. البته همه این نان ها را برای خودم نخواسته بودم، منتها هنوز یک کیسه از نان خشک ها مانده، هرروز یک کمی اش را برمی دارم و خورد می کنم و میریزم جلوی مرغ هایم... به نظرم آدم باید زرنگ باشد، تا بتواند گلیمش را از آب زندگی در ایران، بکشد بیرون. مثلا خود من، همین چندسال پیش، که قیمت برنج دو سه برابر شده بود، اصلاً ککم نگزید. چون تا فهمیدم برنج کم است، رفتم ده تا گونی 5 کیلویی برنج طارم خریدم! شنیدم تا یک هفته، از آن برنج ها در محله مان پیدا نمی شده... کار دولت که معلوم نمی کند، عزا گرفته بودم که چه طوری تا آخر تیر، 1500 لیتر بنزین صد تومانی که ذخیره کرده بودم را استفاده کنم تا هدر نرود و نشود چهارصد تومانی!... آدم باید عقل معاش داشته باشد! من تا با خبر شدم قرار است یارانه ها را هدفمند بکنند، رفتم کل پوشاک مایحتاجم را خریدم. به ماه نکشید، قیمت پوشاک دو برابر شد! تازه حالا از بدشانسی، این خوشه بندی ها را بیخیال شدند، و الّا کلی جان کندم، تا توانستم خوشه سه بشوم، کلی سند به نام این و آن زدم... دَم عید، با اینکه می دانستم شایعه است، ولی رفتم فروشگاه اتکا و هرچه برنج و روغن بود، خریدم! که اگر یک وقت، تناسب عرضه و تقاضا به هم خورد، این وسط به من ضربه ای نرسد!... الآن هم، هرچه دارم از همین بازار سکه و ارز است، برای ما که خیلی سود داشت، مرخصی ساعتی میگرفتم و میرفتم بازار سکه! بله سخت بود! شب نخوابی داشت! الکی که آدم یک شبه پولدار نمیشود! ... به من چه که بقیه عقل ندارند، زرنگ نیستند، مدیریت اقتصادی ندارند! فریزر خانه من، پُر است از بسته های مرغ دولتی. همان روز اول که گران شد، رفتم خریدم. می دانستم اگر تعلل کنم، روزهای بعد، دیگر مرغ دولتی گیرم نمی آید. من معتقدم هر کالایی که خریدار زیاد دارد را، باید رفت و به حد ذخیره خرید. مثلاً یادم است یک وقتی فشار گاز در زمستان کم شده بود، رفتم لوازم خانگی محله مان و هرچی بخاری برقی داشت، خریدم. بعدش که گاز قطع شد، همسایه هامان داشتند از سرما می لرزیدند، ولی ما راحت بودیم!... من نمی فهمم روح هم دردی چیست؟! من نمی دانم جامعه اسلامی یعنی چه؟! من کاری ندارم تحمل شرایط سخت قبل از ظهور، چه دخلی به من دارد؟! اصلا انگار برای کنترل کردن من فقط یک راه وجود دارد، آن هم زور است. یعنی من به غیر زور، زبانی نمی فهمم. به نظرم دلیلی ندارد تا زور بالای سر من نباشد، به توصیه های این و آن عمل کنم!...
2. رفته بودم نماز جمعه، امام جمعه داشت می گفت: حالا اگر مرغ نخوریم که نمی میریم، می شود پروتئین مرغ را از مواد غذایی دیگر تأمین کرد، مگر ما در زمان جنگ، گوشت مصرف می کردیم؟ مردم آن زمان با اشکنه و آب و پیاز داغ خودشان را سیر می کردند. یادمان نرود این چیزها! یادمان نرود که اگر کالایی کم می آمد، مردم آن را بین هم تقسیم می کردند. نه مثل حالا که تا احتمال کم شدن چیزی در بازار می شود، با قیمت چند برابر، یک روزه تمام می شود. این اخلاق اسلام نیست. امیرالمؤمنین می فرماید: الحرص ینقص الرجل و لا یزید رزقه، حرص ارزش آدم را کم می کند و به روزی او نمی افزاید. اینقدر حرص نزنید! یکی از آثار حرص جمعی یک جامعه، فقر جمعی ست! بلایی که اگر جلویش را نگیریم، بر سرمان می آید. امیرالمؤمنین می فرماید: حرص سرآمد بدبختی و فقر است... باید حواسمان جمع باشد...
خواب از چشم انسان مىپرد
خواب از چشم انسان مىپرد
"این وضع مسلمانان مستضعف بیچارهى میانمارى است که دهها هزار نفر از آنها امروز با بدترین وضع در بنگلادش زندگى مىکنند. نمایندگان ما به آنجا رفتند و آمدند و خبرهایى به ما دادند که واقعاً خواب از چشم انسان مىپرد! چهقدر امروز دنیا نسبت به حقوق بشر – به معناى واقعى – بىاعتناست! مگر در دنیا صدایى از کسى بلند شد؟! یک مشت چکمهپوش دهها هزار مسلمان میانمارى را با فجیعترین وضع از خانهى خودشان بیرون کردند؛ بچهها و زنان و مردانشان را کشتند؛ اموالشان را غارت کردند؛ هر کس توانسته جان خودش را بردارد، فرار کرده؛ در دنیا هم کسى به کسى نیست؛ نه سازمان ملل حرفى مىزند، نه کمیتهى حقوق بشر فریادى مىکشد، نه صلیب سرخ جهانى احساس مسؤولیتى مىکند، نه این کنفرانسها و مؤسسههاى دروغىِ دفاع از حقوق بشر و دفاع از صلح و غیره حرفى مىزنند؛ کأنه اینها انسان نیستند! این، دشمنى دنیا را با اسلام و مفاهیم و ارزشهاى اسلامى نشان مىدهد؛ این نشان مىدهد که چهقدر نسبت به انسان بىاهتمام و بىاعتنایند و آنچه که دربارهى حقوق بشر و اینگونه تعبیرات مىگویند، حربهیى سیاسى است؛ براى اینکه کسى را در جایى بکوبند؛ کسى را بزرگ کنند؛ دولتى را تضعیف کنند و مردمى را از صحنه خارج نمایند.
متأسفانه این حرفها به گوش افکار عمومى اروپا و امریکا نمىرسد تا بفهمند که زمامدارانشان در دنیا چه دارند مىکنند. مردم ما این حقایق را مىدانند؛ مىدانند که اینها در بیان ادعاهاى بشردوستانه و طرفدارى از حقوق بشر، چهقدر دروغگو هستند. آن سادهلوحهایى که به این حرفها دل خوش کردهاند، آنها باید این مطالب را بشنوند."
امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار رمضانیه با جمعی از روحانیون در ۱۴ اسفند ۱۳۷۰
توضیح:
در آذرماه سال ۱۳۷۰ در اجراى اساسنامهى «شوراى نظامى
اعادهى نظم و قانون» که تصریح
بر تبدیل میانمار به یک کشور کاملاً بودایى داشت، فشارهاى نظامیان دولت میانمار بر
مردم مسلمان این کشور – که افزون بر دو میلیون نفراز جمعیت این کشور را
شامل مىشدند – آغاز و منجر به مهاجرت بیش از یکصد هزار نفر از آنان به کشور بنگلادش
شد. مهاجران مسلمان در اردوگاههایى در جنوب شرقى کشور بنگلادش و در شرایطى بسیار
نامساعد استقرار یافتند.
میانمار کجاست؟
برمه
نام رسمی: اتحادیه جمهوری میانمار
کشوری است در آسیای جنوب شرقی. برمه از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محدود میشود. یک سوم مرز خارجی برمه را مرز آبی تشکیل میدهد. برمه دومین کشور آسیای جنوب شرقی از نظر گستردگی جغرافیاییست. کشور به لحاظ فرهنگی شدیداً تحت تأثیر کشورهای همسایه خود بر پایه بودیسم است که با مؤلفههای محلی نیز آمیخته شدهاست. تنوع قومی در برمه نقش مهمی در سیاست و تاریخ این کشور داشته و کشور همچنان برای غلبه بر تنشهای اجتماعی تلاش میکند. نظامیان پس از کودتای سال ۱۹۶۲ توسط ژنرال نِ وین که منجر به سرنگونی دولت غیرنظامی نخستوزیر او نو شد حاکمیت را در این کشور به دست گرفتند. از آن زمان رهبری برمه تحت کنترل رهبر نظامی شورای صلح و توسعه درآمد. این شرایط تا سال ۲۰۱۱ ادامه داشت، زمانی که شورا به دنبال انتخابات سال ۲۰۱۰ منحل شد مراسم تحلیف ریاست جمهوری دولت غیرنظامی برگزار شد.
گزارشی تصویری از فجایع میانمار:
http://abna.ir/data.asp?lang=1&id=329229
چه اقداماتی به تولید ملی لطمه میزند؟
مرزهای عملکرد دولت و بخش خصوصی در اقتصاد چیست؟ چه اقداماتی لازم است تا دولت هنگام حمایت از محصولات داخلی دچار سر درگمی نشود و منابعی را که این روزها و با توجه به شرایط تحریمی به سختی بدست میآورد، نادرست و نابهجا تخصیص ندهد؟ چه اتفاقاتی به تولید ملی لطمه میزند؟ اقدامات اجرایی دولت چه باید باشد؟
قبل از ورود به این بحث لازم است بدانیم که صحبت از بخش خصوصی و عملکرد موفق آن تنها در نظامی تحت عنوان اقتصاد آزاد معنا پیدا میکند. البته این آزادی به هیچ عنوان به معنای هرج و مرج و یا عدم حضور دولت نیست بلکه اتفاقاً شرط موفقیت در عملکرد یک اقتصاد آزاد، برخورداری از حمایت و پشتیبانی دولتی مقتدر و کارآمد و صد البته قانونمند و پایبند به تعهدها و حفظ حریم بخش خصوصی میباشد. تجارب تلخ کشورهای سوسیالیستی و نیز کشورهایی که به پیروی از نسخههای صندوق بین المللی پول به یک باره دست به آزاد سازی اقتصاد خود زدند، مؤید مطلب یاد شده است.
این تجارب نشان داد که به همان اندازه که اقتصاد دولتی مطلق قادر به تخصیص بهینهی منابع و بهرهگیری کارا از آن نیست، به همان اندازه نیز در صورت نفی کامل حضور دولت، نتیجهای جز شکلگیری انحصارها و رکودهای عمیق و تورمهای شدید به بار نخواهد آمد. بنابراین شاید بتوان یکی از اهداف مهم تدوین این سلسله نوشتارها را معین کردن مرزهای ظریف اما حساس عملکرد دولت و بخش خصوصی در اقتصاد دانست. به طوری که بتوان این حضور همزمان را یک تعامل سازنده و پیش برنده نامید.
نگرانی اصلی و دغدغهی این نوشتار این است که دولت به هنگام حمایت از محصولات داخلی دچار سردرگمی نشود و منابعی را که این روزها و با توجه به شرایط تحریمی به سختی به دست میآید، نادرست و نابهجا تخصیص ندهد. به خصوص که تجربه نشان داده است که این گونه حمایتهای غلط بیش از هر چیز به تولید داخلی ضربه زده است. بنابراین تلاش خواهیم نمود تا در ابتدا تصویر صحیحی از نحوهی حمایت دولت از تولید داخلی، آثار، پیامدها و پیش نیازهای آن ایجاد نماییم و آن گاه با تکیه بر چنین تصویر صحیحی به ارایهی راهکارهایی برای عملیاتی نمودن این حمایت بپردازیم.
مزیت رقابتی
شاید بتوان کلیدیترین واژه را در بحث تولید داخلی و حمایت از آن، مفهوم «مزیت رقابتی» دانست. این اهمیت از آن جهت است که سنگ بنا و محور تمام بحثهای مربوط به رقابت میان بنگاهها با یکدیگر و همچنین رقابت میان بنگاههای داخلی با رقبای خارجی را مسألهی مزیت رقابتی شکل میدهد. به رغم استفادهی وسیعی که در متون مطبوعاتی و نیز در کلام مدیران اجرایی و حتی گاه نظریه پردازان از این واژه میشود اما متأسفانه به نظر میرسد که مفهوم آن به درستی درک نشده است و از این رو ارایهی تعریفی دقیق از آن لازم به نظر میرسد. هر محصول یا خدمتی که به یک مصرف کننده عرضه میشود بیگمان برای آن فرد سطحی از رضایت خاطر یا در اصطلاح اقتصاددانان مطلوبیت به همراه دارد.
البته هر کالا یا خدمتی دارای ویژگیهای متعددی است که هر یک از این ویژگیها در ایجاد مطلوبیت کل کالا نقش دارد و بنابراین، رضایتی که از مصرف یک کالا برای فرد حاصل میشود، مجموع و برآیند مطلوبیت تک تک ویژگیهای اشاره شده است. به عنوان مثال اگر کالای مورد نظر یک خوراکی باشد، ویژگیهای مهم آن را میتوان مزه، رنگ، نشان، خواص پزشکی و نظر مثبت یا منفی مردم راجع به آن، ماندگاری و فساد ناپذیری، قیمت آن و... دانست.
بدون شک فرد به هنگام خرید این محصول به طور خودآگاه یا حتی ناخودآگاه تمام مشخصههای آن را در نظر میگیرد، آن گاه این مشخصهها را با مشخصههای سایر کالای مشابه مورد مقایسه قرار میدهد و در نهایت یکی را به دیگری «ترجیح» داده و اقدام به خرید آن میکند. مفهوم مزیت رقابتی دقیقاً در هنگام شکلگیری ترجیحات آشکار میشود. به عبارت بهتر «مزیت رقابتی» ناشی از آن دسته مشخصهها و ویژگیهایی از یک کالا (یا خدمت) است که منجر به ترجیح نهایی آن کالا به کالاها (و خدمات) مشابه میشود و عاملی است که موجب برتری و ترجیح عملی محصول یک شرکت نسبت به دیگر شرکتها از سوی مصرف کنندگان میگردد و از این رو نقش اصلی را در میزان فروش یک محصول ایفا میکند.
در ارتباط با این مفهوم به ظاهر ساده و در واقع پیچیده، دانشمندان بحثهای زیادی انجام دادهاند و موشکافانه ابعاد و نحوهی شکلگیری و تشخیص آن را مورد بحث قرار دادهاند. در واقع تنها راه این که علت ترجیح یک کالا به خصوص بر سایر کالاها را بدانیم، درک مزیت رقابتی نهفته در آن است. ناگفته نماند که اگرچه بسیاری از این مزیتها طبیعی و ماهیتی میباشند اما بسیاری دیگر نیز پس از مطالعات فراوان و دقیق از سوی شرکتهای سازنده (با حمایت دولتها) در محصول گنجانده شدهاند و بدین طریق موفق به فتح بازارهای داخلی یک کشور و حتی رسوخ عمیق به بازارهای کشورهای دیگر گردیدهاند.
انواع مزیت رقابتی
دستهبندیهای متعددی برای مزیت رقابتی وجود دارد. اما آنچه که در این مجال طرح آن مناسب و بلکه ضروری است، تبیین و تشریح «مزیت ناشی از هزینهی کمتر» در مقابل «مزیت ناشی از تمایز بیشتر» است که اولی دلالت بر ترجیح یک کالا از سوی مصرف کنندگان به دلیل قیمت کمتر و به عبارت بهتر ارزانتر بودن نسبی است در حالی که دومی تمایز و تفاوت زیاد برخی وجوه یک کالا را نسبت به کالاهای مشابه نشان میدهد. همچنین یادآور میشویم که هر شرکتی در هنگام اتخاذ استراتژی تولید و فروش خود معمولاً تنها خلق یکی از این مزیتها را سرلوحهی کار خود قرار میدهد و بر آن متمرکز میشود. (این موضوعی است که متأسفانه در غالب شرکتهای داخلی در ایران رعایت نمیگردد.) یک مثال خوب از مزیت هزینهای را میتوان استراتژی برخی شرکتهای چینی دانست که با آگاهی از وضع تورم و سطح درآمد پایین در بسیاری از کشورهای آسیایی به رغم این که توانایی زیادی در ساخت محصولات با کیفیت و استفاده از مواد اولیهی خوب و کارگران متخصص دارند، اما با اقدام به کاستن از کیفیت تلاش میکنند تا به مزیت رقابتی هزینهی کمتر دست یابند و در عمل نیز با این استراتژی بازارهای بسیاری از کشورهای یاد شده را اشغال نمودهاند.
در مقابل باید از مزیت رقابتی ناشی از تمایز بیشتر نام برد که حتی با وجود قیمتهای بالاتر، عموماً با اقبال بیشتر مصرف کنندگان مواجه میشود و شرکتهایی که این استراتژی را در پیش گرفتهاند، موفق میشوند کالاهای خود را گاه حتی با چندین برابر قیمت کالاهای مشابه به فروش برسانند. از این گروه میتوان خدمات برخی از شرکتهای هواپیمایی خارجی را نام برد که رمز موفقیت آنها تمایز و تفاوت فاحشی است که مشتریان در مقایسه میان خدمات آنها با خدمات سایر شرکتها احساس میکنند و از این رو با وجود قیمتهای بسیار بیشتر، با تقاضای زیادی مواجه هستند. به عنوان مثال خدمات متمایز بانکهای سوئیس را میتوان یک نوع دیگر از این استراتژی دانست. بسیاری از این بانکها دارای کارکنانی میباشند که هر یک به حداقل چهار زبان بینالمللی مسلط هستند و از این رو به هر مشتری با هر گویشی از اقصی نقاط جهان مشاوره داده و از آنها حمایت میشود و مشتریان نیز به سهولت در امور مالی نیاز خود را در میان میگذارند.
این مسأله مزیتی است که تنها در بانکهای این کشور مشاهده میشود و بر اساس تعریفی که در ابتدای مقاله عنوان شد، مزیتی رقابتی به شمار میرود. مزیت رقابتی دیگری که این بانکها را از سایر رقبایشان متمایز میکند، عدم افشای اطلاعات شخصی و مالی مشتریان در مقابل هیچ دولت یا نهاد بینالمللی است. در مجموع این مزیتها موجب گردیده است که این بانکها بتوانند با وجود سود کمتری که نسبت به سایر بانکهای رقیب به سپردههای مشتریان میدهند همچنان با اقبال مواجه باشند. به طوری که حتی شنیده شده است که برخی از این بانکها سپردههای با سود منفی نیز دارند یعنی در مقابل نگهداری پول و حفظ امنیت آن و نیز عدم افشای اطلاعات از مشتری مبلغی هم دریافت میکنند.
دولت و مزیت رقابتی
لذا مهمترین نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که کار دولت به هیچ عنوان خلق مزیت رقابتی نیست بلکه حمایت از آن است. به عنوان مثال دستیابی به مزیتهای متمایز معمولاً با هزینههای بالایی میسر است که دولت میتواند برخی از آنها را کاهش دهد.
شاید اکنون بتوان به پرسشی که در ابتدا طرح گردید، پاسخی هر چند به اجمال داد. دولت باید از مزیتهای رقابتی ایجاد شده توسط تولید کنندگان داخلی حمایت کند. البته در آینده بیان خواهد شد که دولت هم در مرحلهی ایجاد و خلق مزیت رقابتی و هم در مرحلهی حفظ و گسترش آن میتواند حضور بسیار مؤثری داشته باشد اما با توجه به این که این سلسله نوشتار با هدف روشن شدن فضا و کمک به دولت مردان و نجات آنان از سردرگمی در چگونگی حمایت از تولید داخلی تدوین گردیده است، بیان مفصل این موضوع را در دستور کار خود قرار داده و از این رو نوشتارهای آینده به نحوهی ورود صحیح دولت به عرصهی حمایت از مزیت رقابتی اختصاص خواهد یافت.
امین عسکری - سایت برهانویژه میلاد امام مهدی
"...بدانید که چیزی از احوال و روزگارتان بر ما پوشیده نمی ماند.
نه اینکه ندانیم بعضی ها پای شان لغزیده و عهدشکنی هایی کرده اند.
خیال نکنید ما شما را همین طور به حال خود رها کرده ایم و یادمان رفته به شما توجه کنیم.
اگر اینطور بود که حال و روزتان خیلی سخت تر می شد،
دشمنان تان شما را خُرد و لگدمال می کردند.
پس تقوا پیشه کنید و پشتیبان ما باشید. "
برگرفته از کتاب "تا همیشه آفتاب"
منبع: بحارالانوار، ج 53 ، ص 175
.
.
.
چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید،
حضرت حجت علیه السلام به همین از ما راضى است؛
زیرا:
« أَوْرَعُ النّاسِ مَنْ تَوَرَّعَ عَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ»
پرهیزگارترین مردم، کسى است که از کارهاى حرام بپرهیزد.
ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نِقابِ دیدار ما از آن حضرت است.
حضرت ایت الله بهجت رحمت الله علیه
.
.
.
"گفت برادر دو خواهش دارم از تو... خونها را کنار بزن از روی چشمهایم... تا زنده ام بدنم را سمت خیام نبر..."
گفته اند روضه عمویش را که بخوانی... خود را خواهد رسانید...
.
.
.
آنچه در ذیل میآید، پاسخ آیتالله جوادی آملی به پرسشهایی پیرامون مهدویت است.
1. مسئله وجود مقدس امام زمان(عج) از نظر فلسفی چگونه توجیه میشود؟ آیا دلیل فلسفی بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟
درباره وجود مبارک حضرت حجّت(عج) «برهان عقلی بر امکان» اقامه میشود؛ یعنی بر اساس حکم عقل، ممکن است انسان کاملی عمر طولانی داشته باشد.
ما به دیدن عمرهای کوتاه عادت کردهایم. اما اگر شخصی، از همه علل و عوامل طبیعی آگاه باشد و آنچه برای او سودمند است، فراهم کند و از آنچه برای او زیانبار است بپرهیزد، میتواند عمر طولانی داشته باشد. این مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. «معجزه» هم چیزی خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نیز به چنین چیزی راه نیافته است، زیرا علم به امور عادی راه دارد؛ نه امور غیر عادی. کرامت نیز در امور خلاف عادت جاری است.
2. حیات حضرت ولی عصر(علیهالسلام) از نظر علمی چگونه توجیه میشود؟
اول: حیات طولانی امام زمان(علیهالسلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّیّت؛ یعنی به طور عادی کسی نمیتواند، هزار یا ده هزار سال زندگی کند؛ اما به صورت غیر عادی (خرق عادت) این کار ممکن است.
دوم: اگر بدانیم انسان چیست و چه کسی بدن او را اداره میکند، اصلاً این پرسش برای ما مطرح نمیشود؛ برای مثال برای عرفا و حکمای بزرگ، اصلاً چنین پرسشهایی مطرح نمیشود.
بنده زمانی به دندانپزشک محترمی مراجعه کردم. او میگفت دندانهای بعضی صد سال سالم میماند و نمیپوسد؛ ولی اگر فولاد صد سال شب و روز کار کند، فرسوده میشود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، دیگر چیزی جایگزین آن نمیشود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض میشود و هر روز سلولهای جدیدی جای سلولهای مرده و قدیمی را میگیرد.
با این توضیح، همه ذرات بدن در حرکت و تعویض است و روح آدمی همه حرکات این ذرات را تحت کنترل دارد. حال اگر روح انسان کاملی، بر خلاف عادت (نظم عادی)، بهترین سلولها را جایگزین کند و دقیقترین کنترلها را روی قسمتهای مختلف بدن داشته باشد، یک انسان کامل میتواند، میلیونها سال زنده بماند (این مطلبی است که در علم پزشکی امروز به اثبات رسیده است).
مُلای رومی طی مثالی میگوید: اگر شما روز یا شبی در کنار نهر روانی که آب آن به آرامی در حرکت است، بنشینید و تصویر خورشید یا ماه را در آن ببینید، متوجه میشوید که صدها عکس میآید و میرود و شما همچنان خیال میکنید که ساعتها با عکس نخست روبهرو بودهاید، در حالی که آینهها و عکسهای متعدد، هر لحظه میآمدند و میرفتند.
آب مبدَل شد در این جو چند بار ...... عکس ماه و عکس اختر برقرار
این بزرگوار در جای دیگر میگوید:
ای برادر تو همان اندیشهای ............. ما بقی تو استخوان و ریشهای
بنابراین، اگر کسی روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَیَلان، حرکات و تعویض ذرات بدن را تحت کنترل روح بداند و نیز کمی با حکمت و عرفان آشنا شود، این اشکال که چگونه یک انسان میتواند یک یا دو میلیون سال یا بیشتر بماند، برای او مطرح نمیشود. اگر پیوند روح با خالق جهان هستی به اندازهای بود که قدرت خاصی ما فوق قدرت افراد عادی یافت، میتواند همان طور که بدن خود را میگرداند، خارج از بدن خود را هم اداره کند، زیرا خارج از روح او هم حکم بدن او را دارد.
وجود مبارک امیرمؤمنان(ع) در خطبه قاصعه نهجالبلاغه میفرماید: من در حضور پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم بودم که مشرکان حجاز به پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم گفتند، اگر تو پیامبری معجزهای (حسّی) بیاور تا تو را بپذیریم. آنگاه گفتند: دستور بده نیمی از درختی که روبروی تو است، از نیمه دیگر جدا شود و به حضور تو بیاید. حضرت فرمود: اگر این کار را انجام بدهم، ایمان میآورید؟ گفتند: بلی. حضرت علی(علیهالسلام) در ادامه میفرماید: من دیدم که این درخت دو نیم شد و نیمی از آن در جای خود ایستاد و نیم دیگر حرکت کرد و جلو آمد، به طوری
که شاخههای آن روی دوش ما قرار گرفت.
مشرکان گفتند: دستور بده نیمه دیگر آن هم از جای خود حرکت کند و نزد تو بیاید. پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم این کار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نیمه درخت به هم متصل شود و در جای اول قرار گیرد؛ با این همه، مشرکین باز هم ایمان نیاوردند.
همه کرامات محال عادی هستند؛ نه محال عقلی که محال عقلی (مانند 2×2=5) کرامت یا اعجازبردار نیست؛ به هر حال، حیات حضرت ولیعصر(عج) محال عادی است؛ نه محال عقلی.
3. دلیل قرآنی وجود حضرت حُجّت (عج) چیست؟
مرحوم کلینی (رضوان اللّه علیه) در کتاب شریف کافی طی بابی از ائمه(علیهمالسلام) نقل کرده است که به سوره قدر احتجاج کنید، زیرا در سوره قدر آمده است، هر سال لیلة القدری دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهی روح (جبرئیل سلام اللّه علیه)، همه احکام و امور را به زمین نازل میکنند.
وقتی فرشتگان احکام و امور را به زمین میآورند، باید آن را به کسی بسپارند، چون افراد عادی نمیتوانند میزبان فرشتگان باشند و احکام صادره را تحویل بگیرند، پس تنها کسی که در روی زمین مهماندار فرشتگان و تحویل گیرنده این امور و مقدّرات است، وجود مبارک ولی عصر(علیهالسلام) است، بنابراین با توجه به روایاتی که مرحوم کلینی نقل کرد، از نظر قرآن، در شب قدر که همه فرشتگان به همراهی جبرئیل(سلام اللّه علیه) یا روح، مقدّرات امور را نازل میکنند، باید آن را به کسی بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گیرنده این امور وجود مبارک ولی عصر(ارواحنا فداه) است.
4. چگونه میتوان امام زمان(عج) را شناخت؟
شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاریخی» و «شناخت واقعی» که از قسم نخست مهمتر است. مسئله مهم این است که ما آن حضرت را به حقیقت بشناسیم و ایشان نیز ما را ببیند؛ نه اینکه ما حضرت را ببینیم.
در زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم (که مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زیادی آن وجود مبارک را میدیدند، اما خدای سبحان درباره آنها فرمود: «و تراهم ینظُرُون اِلیک و هُم لایُبصرون»؛ آنها را میبینی که به تو مینگرند؛ ولی تو را نمیبینند. اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است که به گونهای باشیم که وجود مبارک امام زمان(علیهالسلام) ما را ببینند.
در قرآن کریم آمده است: خدا که بر همه چیز بصیر است، در روز قیامت به عدهای نگاه نمیکند: «ولایُکلّمهم اللّه و لاینظرُ اِلیهم یومَ القیامةِ و لایزکّیهم» و نگاه تشریفی خود را نسبت به عدهای اعمال نمیکند.
اگر ما در مسیر صحیح حرکت کنیم، آن حضرت ما را میبیند.