گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست. شهید مظلوم آیت الله بهشتی ره

تقویم اجرایی

دریافت تقویم اجرایی شهریور 92

طرح ودیعه

جزوات مرحله سوم روی وبلاگ قرار گرفت

همدلی آینده

مجمع همدلی بعدی چهارشنبه 27شهریور ساعت 17:40

اخباروبرنامه ها

نمونه سوالات طرح لبیک در وبلاگ قرار گرفت./مراسم بعدی هیات یاران خمینی ره دوشنبه 25شهریور ساعت 20:30 میلاد امام رضا علیه السلام

گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

رجل من اهل قم، یدعو الناس الی الحق. یجتمع معه قوم کزبر الحدید. لا تزلهم الریاح العواصف، ولا یملون من الحرب، ولا یجبنون. وعلی الله یتوکلون، والعاقبه للمتقین.

امام خامنه ای : اگر شورای نگهبان نمی بود ، و نباشد ، یا تضعیف بشود ، یا کار خودش را انجام ندهد ، حرکت اسلامی این نظام زیر سوال خواهد رفت ؛ زیرا که حرکت نظام بر اساس قوانین است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون معین شده است.نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم غلط میکنی قاون را قبول نداری ! قانون تو را قبول ندارد.نباید از مردم پذیرفت ، از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم . نمی توانی قبول نداشته باشی...نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ولو برخلاف رای شما باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با قانون تطبیق بدهند . اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد ،باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند ؛ آن وقت است که کشور ، کشور قانون می شود.

آخرین نظرات
  • ۱
  • ۰

متن حاضر ، قسمت اول سخنرانی حجت الاسلام قاسمی در جمع یاران خمینی (ره) در تاریخ پنجشنبه 16 خرداد 92 می باشد.

کلیات این سخنرانی ، اشاره دارد به رفع چند شبهه و سوال پیرامون مسائل مطرح شده در انتخابات ریاست جمهوری.

در این قسمت به موضوعاتی همچون سیاست خارجی ، تعامل با جهان ، عدالت و پیشرفت ، اهمیت گسترش اسلام در جهان و اقتصاد پرداخته شده است.

قسمت دوم این سخنرانی در حال تدوین است و به زودی در اختیار مخاطبان عزیز قرار خواهد گرفت. همچنین فایل صوتی این سخنرانی موجود بوده و طی چند روز آتی در وبلاگ قرار داده خواهد شد.

ازآنجایی که مبنای تمامی استدلال ها در این سخنرانی ، گفتمان امام و رهبری می باشد،به همه ی دوستان توصیه می شود برای انتخاب هرچه بهتر کاندیدای خود ، این مطلب را از دست ندهند و منتظر قسمت دوم باشند.به امید خلق حماسه ی سیاسی مورد پسند حضرت حجت و نایب برحقش.


قسمت اول :

واقعا بنده خودم به شخصه نه آدم سیاسی هستم، یعنی تحلیل سیاسی واقعا بلد نیستم؛ نه آدم اقتصادی ای هستم، به این معنا که اقتصاد بلد باشم. واقعا هم نمی توانم تشخیص بدم که آیا این فرد سیاستمدار هست یا اقتصاد دان. حال بعضی دوستان خیلی خوب می توانند تشخیص بدهند؛ میگویند این آقا اقتصادش خیلی قوی هست بیاید رئیس جمهور بشود اقتصاد را درست میکند. اما من واقعا تشخیص نمی دهم. این هست که نه در سیاست سر رشته دارم و نه در اقتصاد. اما خودم را و سرتا پای وجودم را مدیون امام و آقا می دانم. یعنی خودم را یک آدم مکتبی می دانم که در مکتب این دو شکل گرفته ام و چیزی بغیر از این ها ندارم. اگر چیزی هم در سیاست و اقتصاد می فهمم، از حرف هایی است که امام و آقا می زنند. این هم که الان دارم زندگی میکنم، تلاشم را گذاشته ام بر اینکه این مفاهیم را و گفتمان امام و آقا را تا آنجایی که می توانم، اول خودم بفهمم و بعد بتوانم منتقل کنم. یعنی غیر از این چیزی در ذهنم نیست.

امام وقتی از دنیا رفت ما تازه اول ابتدایی مان تمام شده بود. یعنی شاید صحبت های امام را آن موقع درک نکرده بودیم. اما واقعا الان خیلی حرص می خورم. اکثر این کاندیداها که صحبت میکنند توی این مناظره ها یا تک نفره صحبت می کنند، واقعا حرص میخورم از فاصله ی گفتمانی ای که دارند با گفتمان امام. حالا بعضی از آنها را یک اشاره ای خواهم کرد.

واقعا برای خودم این خط گفتمان مهم بوده نه اشخاص. بنده هفته قبل یک اشاره ای کردم به آقای هاشمی. گفتم بعضی از کاندیداها، یک جوری شکل دادیم فضا رو که الان می آیند اسم آقای هاشمی را میبرند. گفتم به غیر از دو نفر، همه اسم آقای هاشمی را آوردند. یکی از دوستان یکی دو روز بعد از جلسه، معترض شد که مگر چه اشکالی دارد کاندیداها اسم آقای هاشمی را بیاورند؟ آقای هاشمی هم نیروی انقلاب است.

جواب: علقه ای که من در یک مقطع به آقای هاشمی داشتم، قطعا می دانم هیچ کدام از شماها نداشتید. قطعا.

سال 78 بود. نمیدانم چقدر آن فضا در ذهن شما هست. فضای بعد از دوم خرداد. نزدیک انتخابات مجلس ششم بود. جبهه ی مشارکت به شدت داشت فعالیت میکرد. حزب اللهی ها هم مستأصل. آقای هاشمی آمدند در انتخابات مجلس ششم اسم نوشتند. صحنه ها کاملا یادم هست و متن شان را هم میگویم برایتان. اینطور که یادم هست،اولین انتخاباتی بود که ما می توانستیم رأی بدهیم. آقای هاشمی وقتی رفت اسم نوشت، ازایشان سوال کردند شما چرا آمدی وارد این فضا شدی؟ بعد از ریاست مجلس و ریاست جمهوری چه دلیلی دارد حضور شما؟ جمله ی ایشان کاملا یادم هست. گفتند که من دیدم رادیوهای بیگانه، دارند مرتب میگویند که هاشمی نباید بیاید اسم بنویسد. هاشمی برای ما خطر است نباید وارد این فضا شود و من از جملات آن ها فهمیدم باید بیایم اسم بنویسم.

من به شخصه خیلی از استدلال آقای هاشمی خوشم آمد. یعنی همان چیزی بود که از امام فهمیده بودیم. آقای هاشمی این جمله را گفت و به همین دلیل هم واقعا او را لگدمال کردند. یعنی همین هایی که دم میزنند از آقای هاشمی، له کردند آقای هاشمی را. همین جریان مشارکت و دوم خردادی ها و ... . در روزنامه هایشان نوشتند، کتاب نوشتند، عالیجناب سرخ پوش و از این قبیل و یک طوری فضا را علیه ایشان مخدوش کردند که در مجلس نرود، رأی ایشان را بالا و پایین کردند. آرا را بازشماری کردند. ایشان از سی ام آمدند بیستم؛  تا آخر خودشان (آقای هاشمی) انصراف دادند. آن موقع ما در دبیرستانی بودیم که تقریبا عموم بچه ها و معلم ها، دوم خردادی بودند. یادم نمی رود. من یک لیستی نوشته بودم، اولین نفر نوشته بودیم، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی. حال این ها خودشان آن موقع به آقای هاشمی حجت الاسلام هم نمیگفتند! به ما می خندیدند و ما را مسخره میکردند که به آقای هاشمی رأی می دادیم یعنی فضا این طور بود. واقعا در مقاطعی محبوب ترین شخص در نظام بعد از آقا، برای من آقای هاشمی بوده. در مقاطع قابل توجهی. چون ما اینطور احساس میکردیم و می فهمیدیم. اما همین آقای هاشمی سال 92 ، درست عکس این قصه عمل کرده است. باز هم همین مطبوعات و این رسانه ها گفتند هاشمی باید بیاید اسم بنویسد و این دفعه آقای هاشمی مطابق با نظر آن ها عمل کرد.ا ین چرخش مواضع یک مقداری کار را سخت میکند. اما ما که معیار و محک داریم واقعا شخص برای ما مهم نیست. هرکسی میخواهد باشد. حتی اگر آقای هاشمی باشد که گفتم چقدر ایشان را دوست داشتم. باید به ایشان گفته شود، استدلال سال 78 جلویشان گذاشته شود و گفته شود که آقای هاشمی شما آن سال با این استدلال آمدی اسم نوشتی، و حالا با همین استدلال نباید می آمدی!

یک نکته ی دیگر را هم بگویم: بعضا مطرح می شود که آقا به آقای هاشمی نظر دارن که ایشان حفظ بشوند. قطعا آقا چون دیدشون دید جذب حداکثری هست، نمی خواهند هیچ کدام از نیروهای انقلاب از دست بروند و این سیره ی پیغمبر اکرم هست، سیره ی امیرالمومنین هست. مگر اینکه کسی خودش نخواهد. آقا در سال 88 گفتند بالاخره این ها خودشان نخواستند، ما هرکاری کردیم، هر محملی باز کردیم که این ها برگردند، بیایند اعتراض کنند، این ها خودشون نخواستند. حالا اگر کسی خودش نخواهد که به زور نمی شود او را به بهشت برد. خودش نخواسته است. آقا قطعا میخواهند آقای هاشمی را حفظ کنند. آقای هاشمی وزنه ی انقلاب است، استوانه ی انقلاب است و این ها همه وجود داره. اما ما این رو هم قطعی می دانیم، نه از برداشت شخصی خودمان، می دانیم که آقا نگاه آقای هاشمی را در اداره ی کشور قبول ندارند. این هم قطعی است. آقا در خطبه های نمازجمعه ،29خرداد 88، اول میگویند که آقای هاشمی را همه میشناسند و شناخت من از ایشون مربوط به قبل از انقلاب هست و اینکه آقای هاشمی بارها تا مرز شهادت پیش رفته اند. سپس حضرت آقا می فرمایند ما در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف نظر داریم. شاید حضرت آقا درباره هیچ شخصیت دیگری اینگونه موضع اتخاذ نکرده باشد که بنده با ایشون اختلاف نظر دارم .همه بدونن! در موارد متعددی هم با آقای هاشمی اختلاف نظر داریم. که طبیعی هم هست ولی مردم نباید دچار توهم بشوند و چیز دیگری فکر کنند البته... بعد اینجا حضرت آقا می فرمایند بین ایشان و آقای رئیس جمهور از همان انتخابات 84 تا امروز اختلاف نظر بوده، الان هم هست، هم در زمینه ی مسایل خارجی اختلاف نظر دارند هم در زمینه ی نحوه ی اجرای عدالت اجتماعی و هم در برخی مسائل فرهنگی.

آقا به سه مورد اشاره میکنند: سیاست خارجی، نحوه ی اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی.

بعد میفرمایند نظر آقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیک تر هست. یعنی چی؟ یعنی اگر کسی میخواهد بیاید مدیر اجرایی کشور بشود، من تیپ تفکری آقای احمدی نژاد رو می پسندم نسبت به تیپ تفکری آقای هاشمی. همین الان ملاک اول را گفتم. اگر درسال 88 دوقطبی شد فضای انتخابات که حالا بعضی می گویند نشد،بین تفکر احمدی نژاد و هاشمی،اگر شد،چون که آقا توی سخنرانی شون اصلا این چهار نفر رو نام نمی برند.من چندین بار این سخنرانی رو خوندم.آقا چندین بار این طرف و آن طرف می گویند.یعنی احمدی نژاد یک طرف و سه نفر بقیه در طرف دیگه.یعنی رأی این سه نفر را با هم جمع می زنند و رأی احمدی نژاد در طرف دیگه قرار داره.یعنی این سه نفر را یک محمل حساب میکنن.حرف احمدی نژاد که گفت شما هرسه تاتون توی یک جهت هستید رو تقریبا آقا اینجا تایید کردند. خب من خودم خیلی فکرکردم که اگر این دو حالت وجود داشته باشه  ، آقا کدوم رو انتخاب میکنند برای مدیریت اجرایی کشور؟کسی که در حداقل این سه مورد گفته شده،طرز تفکرش به آقای احمدی نژاد نزدیکتر باشد نه به آقای هاشمی.و فکر میکنن این حرف من نیست و همه از صحبت حضرت آقاست.

همین جا در رابطه با دو مورد از این سه مقوله توضیح مختصری بدهم:

درباره سیاست خارجی: آقای قالیباف در گفتگوی ویژه ی خبری، درباره سیاست خارجی وقتی ازشون سوال کردند، تقریبا توپ رو از زمین خودش انداخت بیرون و گفت که سیاست خارجی جزو اختیارات رهبر هست و بعضی ها می آیند فقط شعار می دهند در حالیکه این از اختیارات رهبری ست.

حالا ما یک سوال جدی داریم که آیا واقعا سیاست خارجی خاتمی با احمدی نژاد فرق نمی کرد؟ درحالیکه رهبری در هر دو یکی بود! این معلوم است که رییس جمهور در سیاست خارجی اثر گذار است. اصلا خود آقا می گویند. آقا می گویند در زمینه مسائل خارجی اختلاف نظر دارند. چه کسانی؟ آقای احمدی نژاد و هاشمی. یعنی دو آدم ، می توانند دو جریان داشته باشند در ریاست جمهوری. حالا من نمی دونم به چه دلیلی ایشون طفره رفتند از پاسخ دادن به اون سوال و توپ رو انداخت در زمین رهبری. بله درست است. مسائل کلان سیاست خارجی رو رهبری اتخاذ میکنند، اما قطعا الان نگاه کنیم، 8سال خاتمی با 8سال احمدی نژاد تفاوتی نمیکند؟ درحالی که رهبر در هر دو یکی بوده! و اصلا در جریان 24 ساله! یک رئیس جمهور در سیاست خارجی آدم منفعلی نیست.یعنی می تواند سیاست خارجی ای داشته باشد که حتی آقا هم راضی نباشند که خودشون گفتند من این سیاست خارجی رو از دیگری بیشتر می پسندم. پس این را بدانیم که سیاست خارجی باید مشخص باشد در برنامه ی کاندیداها. نمی توانند این طور بگویند. بله در کلیات این حرف درست است.

نکته ی دیگر در رابطه با عدالت اجتماعی: فکر کنم خیلی بحث شده بین دوستان، بین اینکه بالاخره پیشرفت تقدم دارد یا عدالت؟ مثلا آقای جلیلی حدیثی نقل کردند که فی العدل سعه یعنی اول عدالت هست بعد پیشرفت هست و آقای قالیباف یک جمله ای گفتند که بعضی ها برداشت کردند که تقدم با پیشرفت هست و بعضی هم برداشت کردند که نه هر دو باید باهم باشد. نکته ای رو عرض بکنم، اینکه دوستان نکاتی که گفته میشود را در خارج از ذهنیتی که دارند گوش کنند ، چه بسا بهشون کمک بشه.

سال 84 اولین دیدار هیات دولت آقای احمدی نژاد بود، رفته بودند خدمت حضرت آقا، به ذهنم می آید اولین محوری که آقا جزو امتیازات تبلیغات آقای احمدی نژاد نام بردند، بحث مطرح کردن عدالت بود. آقا گفتند: من به خانواده ام  هم گفتم که آقای احمدی نژاد خدمت بزرگی که به انقلاب کرد، این بود که شعار عدالت رو گذاشت وسط! اون چیزی که داشت مغفول واقع می شد.

بنده به ذهنم این رسیده است، البته قابل نقد هست ولی روی این نکته فکر بکنید. چرا باید ما در گفتمانمان عدالت را مقدم بر پیشرفت قرار بدیم؟ من خودم اعتقاد شخصی ام این است که وزنه ی عدالت باید سنگین تر باشد. چرا؟ دلیلم این است که معمولا اون چیزی که مورد اغفال واقع میشه، عدالت است نه پیشرفت! کسی پیشرفت را منکر نمی شود که! یعنی نمی تواند منکر شود. وقتی در موضع رییس جمهور قرار میگیرد لاجرم باید کشور را پیش ببرد! نمی تواند توقف کند که! به سرعت آن کاری ندارم. یک نفر تند می رود و یک نفر کند می رود و ما رییس جمهوری می خواهیم که تند جلو برود، این را کاری ندارم. اما همه­ی دنیا بر این عقیده هستند که باید پیشرفت کنیم. اون چیزی که معمولا مورد غفلت واقع می شود و آقای احمدی نژاد دست گذاشت بر روی همان، و آقا هم تایید کردند، چه بود؟ این بود که محوریت با عدالت باشد! یعنی آمد این را از غفلت خارج کرد. این همیشه مطرح است و به نظرم این کم نخواهد شد و در هر فضایی ممکن است مورد غفلت واقع شود. بر روی این تأمل کنیم که چیزی که احتمال دارد مورد غفلت واقع بشود، عدالت است نه پیشرفت! پیشرفت را همه می گویند. البته همونطور که گفتم بر سر سرعت آن جای بحث هست که فلانی اگر بیاید سرعت پیشرفت بیشتر است و فلانی اگر بیاید کم تر است. اما همه لاجرم باید پیشرفت رو داشته باشند. اما شاید طرز تفکری باشد که قائل به عدالت نباشد یا عدالت در پستوی فکرش باشد، این هست و امکان دارد. کما اینکه در دنیای غرب به همین شکل هست. ما عمده ی ایرادی که به اقتصاد غربی میگیریم این هست که پیشرفتش بدون عدالت است.

خب راجع به امام، که ایام ارتحال ایشان هم هست، سه نکته را تیتر وار عرض میکنم چون خیلی وقت نیست.

1) امام قائل بود که نهضتش جهانی است و امام ابایی از گفتن این نداشت. این خیلی مهم است. بعضی می ترسند بگویند این را. من یک جمله از امام رو بخونم : (مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه ی شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام به پرچمداری حضرت حجت است. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی ست.)

جملات امام زیاد است. الان اصلا سطح فضای فکری جامعه پایین آمده. چه موقع؟ موقعی که بیداری اسلامی اتفاق افتاده و این قصه برگ برنده ی ماست. ما که نشنیدیم این کاندیداها هیچ کدومشون درباره بیداری اسلامی حرف بزنند مگر خیلی گذرا. حالا این انتقاد هم به صداوسیما وارد هست که سوالات رو همینطور در موضوعات سیاسی و اقتصادی می پرسد. باید بپرسد که آقا موضع شما چیه؟ و ما یکی از انتقاداتمون نسبت به دولت فعلی این است که یک مقداری منفعل عمل کرده است در باب بیداری اسلامی. شما چه کار میخواهید بکنید؟ وزارت خارجه ات چه قدر میخواهد فعالیت بکند؟ اصلا حرفی نیست در این موضوع! تا کار به جایی رسیده است که آقای روحانی، تعبیر آقا راجع به پیچ تاریخی که آقا فرمودن و تعبیرشون این هست که پیچ تاریخی!ی عنی تاریخ در یک پیچ قرار دارد، کل تاریخ بشریت! آقا نگاهشون به این قصه اینطور هست، کسانی که تیز باشند یک سری مسائل رو برداشت خواهند کرد از این قصه. ایشون(آقای روحانی) گفتند که : ما میخواهیم اقتصاد مملکتمون رو درست بکنیم که از این پیچ تاریخی بگذریم! یعنی تا این حد بحث رو تحریف این چنینی میکنند. این که آقا فرمودند ما باید دنبال کسی بگردیم، مردم دنبال کسی بگردند که بتونه که ایران را در چشم مستضعفان جهان الگو بکند، یعنی همین! یعنی ما نگاهمون باید جهانی باشد. حالا از طرف دیگر یک نفر مثل آقای رضایی، تعبیری که به کار برده است، تعبیر یک ریال به یک ریال به کار برده، که برای بنده خیلی سخت بود. گفت ما در محاسبات خارجی مان، به هرکسی که یک ریال بدهیم در عوضش یک ریال باید بگیریم. خیلی سخت هست این قصه! یعنی شما فرض کنید این طرز تفکر حاکم بشود. من که دارم به حزب الله لبنان یک ریال میدهم باید در عوض آن یک ریال بگیرم! عراق هم همینطور. اصلا ببینید فضای ذهنی چقدر تفاوت دارد با اون چیزی که امام به ما یاد داد، اسلام به ما یاد داد. ایشون یک اشاره ای هم کردند،حرف ایشون شاید قبول باشد، مثلا ما که این همه به عراق کمک میکنیم، چرا در عراق سرمایه گذاری نمیکنیم؟ این حرف قبول است. ما باید از این فرصت استفاده کنیم در عراق سرمایه گذاری کنیم. اما حالا مثلا به فرض ما صدتومان دادیم به عراق، سرمایه گذاری میکنیم پنجاه تومان، آیا باید 50 تومان دیگه اش رو پس بگیریم؟ مگه نگاه ما از اول به این شکل بود؟ نگاه ما طبق آموزه های امیرالمومنین این بود که باید یار مظلوم باشیم. حالا هرکسی که بود مظلوم در عالم. ما در اسلام برای کمک به مظلوم که دودوتا چهارتا نمیکنیم که مثلا چقدر به ما برمیگرده؟! این جهانی بودن نهضت.

2) خارجی ها وقتی می خواستند ابتدای انقلاب، انقلاب ما را تحلیل کنند، گفتند که انقلاب ایران قابل تحلیل نیست. دلیلش را چه گفتند؟ اینکه آقا ملت ایران نان ندارند بخورند، اوضاع اقتصادی بل بشویی دارند، در کپر زندگی می کنند؛ اما مردمی که می آمدند در کوچه و خیابان و شعار می دادند، نه شعار نان دادند نه شعار آب دادند نه شعار خانه دادند؛ یعنی قطعا هدف امام و امت امام، از انقلاب،اصل اسلام بوده است، نه اقتصاد. البته، هم امام و هم امت امام قائل بودند که اگر اسلام با تمام ابعادش در یک کشور پیاده شود همه ی مشکلات از جمله اقتصاد هم حل خواهد شد. در ذهنشان این بوده است. اما اینکه مردم شعارهای مادی نمی دادند خیلی مهم است. خیلی مهم است. یعنی اصل برای مردم دین شان بوده است، دین شان هست! همین الان هم مردم سر بزنگاه ها ثابت کردند این را. چرا راه دور برویم؟ همین پارسال. اول فروردین امسال آقا فرمودند که پارسال اوج تحریم ها بوده، که خود آمریکا هم میگه در طول تاریخ ما به هیچ کشوری آنقدر فشار تحریم نیاوردیم، آقا دو مثال زدند: یکی سفرشان به خراسان شمالی که مردم در اوج تحریم ها آنگونه رفتار کردند. و دیگری 22 بهمن که میگفتند در روز 22 بهمن دیگر کسی نخواهد آمد. یعنی مردم نشون دادند که چیزهای دیگری برایشان اصالت دارد.

خب اینکه ما همه اش شعار اقتصاد بدهیم،به نظرم درست نیست. ببینید اگر زاویه ی دیدمان اینگونه باشد،دقت بکنید! حالا من راجع به اینکه چرا آقا شعار اقتصادی می گذارند یک نکته ای نوشته ام که خواهم گفت. سال گذشته یا دوسال پیش، حضرت آقا در سخنرانی شان در مشهد، این رو کامل تبیین کردندکه ما قرار است در دنیا الگو شویم. بین این کشورهایی که انقلاب کرده اند. آقا فرمودند که این ها باید ببینند که ما در اقتصاد، مشکل اقتصادی مان را حل کردیم. یعنی اگر قرار است الگو شویم، باید همه ی جوانب از جمله اقتصادمان حل شده باشد. آقا دلیل اینکه شعار اقتصادی دادند رو تبیین کردند. دقت کنید! اگر کسی شعار اقتصادی می دهد، اشکالی ندارد با این نگاه، اما معمولا این قسمت دومش را جا می اندازند!! که آقا ما داریم شعار اقتصادی می دهیم برای اینکه ما نگاهمون به انقلاب جهانی است. ما دور کشورمان خط نکشیدیم که فقط خودمان هستیم. ما می خواهیم اقتصادمون رو حل کنیم، مشکل مردم رو حل کنیم، اما یک نگاه جهانی هم داریم. این مسئله رو کمی گفتند در مناظره دوم. من احساس کردم یک مقداری خوب تر صحبت کردند. البته فقط کمی. مثلا آقای رضایی یک مقداری این را گفت. به عنوان کسی که شاید یک مقداری اقتصادی تر بوده، این را گفت. اما هنوز خیلی فاصله داریم.

خب، این جمله ی امام هست. خیلی معروف هست این جمله ولی خیلی هم مهم هست: (مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را، از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.) خطری بزرگ و خیانتی سهمگین! اگر مسائل اقتصادی و مادی «یک لحظه» ! مسئولین را از وظیفه شان منصرف کند! ادامه جمله امام: (باید دولت جمهوری اسلامی، تمامی سعی و توان خود را در اداره ی هرچه بهتر مردم بنماید) یعنی همه ی تلاش خود را بکند که مردم خوب زندگی بکنند.(ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.) حواست جمع باشد باید همه ی تلاشت را بکنی که وضع مردم خوب شود؛ اما از آن هدف اصلی که  ایجاد حکومت جهانی اسلام است نباید منصرف شوی! این هم جمله ی قشنگی است: (مردم عزیز ایران که حقا چهره منور اسلام در زمان معاصرند،باید سعی کنند که سختی ها و فشارها را برای خدا پذیرا گردند، تا مسئولان بالای کشور به وظیفه ی اساسی شان که نشر اسلام در جهان است برسند.) خب؟ امام میگویند که  وظیفه ی اساسی مسئولین نشر اسلام در جهان است. شما مردم باید کمی سختی ها را تحمل کنید، که این ها به وظیفه ی اصلی شان برسند. حالا من باز هم قبلا گفتم که اینطور برداشت نشود که نباید کار اقتصادی کرد! الان باید بشود، من می گویم نگاه باید این طور باشد.

3) چگونگی تعامل با جهان. که این هم باز درددل زیاد است. ما به یکی از دوستانی که طرفدار آقای ولایتی بود گفتیم آقا این چی هست که آقای ولایتی میگوید آشتی با دنیا؟ در مناظره اقتصادی، آخر سر که به همه دو دقیقه وقت دادند، ایشان گفتند من یک نکته ای بگویم که شاید ربطی نداشته باشد ولی ربط دارد که ما باید با دنیا آشتی کنیم تا مشکلات اقتصادی مان حل شود. حالا قبلش هم یکی دوبار گفته بود. یا اینکه ما تحریم ها را برمی داریم. این جمله را آقای ولایتی گفته و آقای روحانی. خب من ارجاع میدهم به صحبت های همین ابتدای سال حضرت آقا. آقا فرمودند (یکی از کارهایی که دشمن میخواست انجام بدهد در سال قبل، انزوای سیاسی جمهوری اسلامی بود.) بعد آقا فرمودند که (اما در همین سال قبل اجلاس غیر متعهدها برگزار شد که 120 کشور دنیا آمدند. این ها در این سیاست شان شکست خوردند.) بعد آقا تبیین کردند.شاید اولین باری بود که آقا اینطور شمردند که میدونید دشمن های ما کی هستند؟ آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، بعد گفتند فرانسه هم جدیدا سیاست هایی اتخاذ کرده که شده اند دشمن ما وگرنه ما با فرانسه دشمنی نداشتیم. حضرت آقا قشنگ این را تبیین کردند! بعد من هرچی فکر کردم آشتی با دنیا...یعنی آشتی با کی؟؟ یعنی ما قرار است با کی آشتی کنیم که الان قهریم؟ این قصه قابل تامل است. یعنی قرار است با کی آشتی اتفاق بیافتد؟

  • 13/06/08
  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)

مطلب ویژه

نظرات (۱۳)

  • محمد علی
  • سلام

    ما که خیلی استفاده کردیم

    دم اون کسی هم که پیاده کرده گرم

    یا علی

  • سید حسن امین جواهری
  • درود بر حاج آقای قاسمی.

    حقا استفاده کردم...

     

    همیشه بیانات آقا راهگشا بوده و هست و خواهد بود....

    خدا ایشان را نگه دارد برای مردم...

    یه سوال دارم چرا دیروز جلیلی تو مناظره الکی صحبت ولایتی راجع به سولانا و لاریجانب رو تکذیب کرد درحالی که امروز در تمامی سایت های اصلاحات و اصولگرا این خبر را تایید و فرد منظور ولایتی را هم با ذکر تاربخ و سند احمدی نژاد معرفی کردند ؟؟؟؟!!!!

    آیا واقعا جلیلی بی اطلاع این موضوع را تکذیب کرد؟؟!!!

     

    لطفا دوستانی که اطلاع دارند توضیح بدین

    ممنون

    سلام
    وبلاگ کاملا فعال و مطالب تاثیر گذار و دلنشین

    این از روحیه ی با نشاط مدیر وبلاگ نشات میگیرد

    وبلاگ حضرت مادر(س) آماده تبادل لینک و لوگو با وبلاگ شما میباشد

    برای اثبات سخن خود لوگو و لینک شما را در وبلاگ قرار دادیم که تارنگار آن بدین شرح میباشد:
    http://yacin.blog.ir/page/logo

    یازهرا.سـ
  • mohamadbahreh
  • سلام.

    دوستان علاوه بر اینکه از این مطلب استفاده میکنند. برای دیگر دوستانشون هم ایمیل کنند. که وظیفه ی هر آدمی است که ذره ای دغدغه داشته باشه.

    درود بر آقا و درود بر حاجاقا.

     

  • باران
  • خدا قوت

    تشکر بابت زحماتتون

    چقدر خوب بود فایل صوتی این صحبت ها هم با قسمت دوم آماده بشه .
    ممنون
    التماس دعای فرج
    پاسخ:
    حتما این کار انجام خواهد شد
  • از دیار حبیب
  • خدایا چنان کن سرانجام کار        تو خشنود باشی و ما رستگار
  • فطرس والپیپر
  • سلام علیکم
    خیلی ممنون
    لینک شدید
  • علیرضا سوار
  • با سلام وبلاگ زیبای دارید خوش حال می شوم به ما هم سر بزنید
  • فطرس والپیپر
  • سلام لینک شده بودید

    ای والله حاجاقا

    انشاالله در ادامه تا روز انتخابات حقیقت را واضح تر ببینیم.

    آقا یا خانم "سلام"
    به این صفحه و یا هزاران صفحه ی دیگر سربزنید حرف دکتر جلیلی را تصدیق خواهید کرد.

    http://ww1.rajanews.com/detail.asp?id=159646
  • مخالف
  • به نظر من نگذارید مردم فراموش کنند چه خیانتهای کردن چقدر انسانهای بیگناه در زندانها و کف خیابانها کشته شدن چه کسانی به کوی دانشگاه حمله کردن و ابروی نظام رو بردن چه کسانی به مجلس عزای امام حسین حمله کردن چه دزدیهایی که نکردن از بیت المال چقدر خوردن چرا صندوق ذخیره ارزی با این قیمت نفت خالی هست چه نمونه خوبی بودیم و چه الگوی خوبی بودیم از ین نظام اسلامی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی