گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست. شهید مظلوم آیت الله بهشتی ره

تقویم اجرایی

دریافت تقویم اجرایی شهریور 92

طرح ودیعه

جزوات مرحله سوم روی وبلاگ قرار گرفت

همدلی آینده

مجمع همدلی بعدی چهارشنبه 27شهریور ساعت 17:40

اخباروبرنامه ها

نمونه سوالات طرح لبیک در وبلاگ قرار گرفت./مراسم بعدی هیات یاران خمینی ره دوشنبه 25شهریور ساعت 20:30 میلاد امام رضا علیه السلام

گروه فرهنگی یاران خمینی (ره)

رجل من اهل قم، یدعو الناس الی الحق. یجتمع معه قوم کزبر الحدید. لا تزلهم الریاح العواصف، ولا یملون من الحرب، ولا یجبنون. وعلی الله یتوکلون، والعاقبه للمتقین.

امام خامنه ای : اگر شورای نگهبان نمی بود ، و نباشد ، یا تضعیف بشود ، یا کار خودش را انجام ندهد ، حرکت اسلامی این نظام زیر سوال خواهد رفت ؛ زیرا که حرکت نظام بر اساس قوانین است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : من به این آقایان هشدار می دهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان ، امری خطرناک برای کشور و اسلام است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون معین شده است.نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم غلط میکنی قاون را قبول نداری ! قانون تو را قبول ندارد.نباید از مردم پذیرفت ، از کسی پذیرفت که ما شورای نگهبان را قبول نداریم . نمی توانی قبول نداشته باشی...نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید ولو برخلاف رای شما باشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

امام روح الله : قانون در راس واقع شده است و همه افراد هر کشوری باید خودشان را با قانون تطبیق بدهند . اگر قانون بر خلاف خودشان هم حکمی کرد ،باید خودشان را در مقابل قانون تسلیم کنند ؛ آن وقت است که کشور ، کشور قانون می شود.

آخرین نظرات

۸ مطلب در می ۲۰۱۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اختلاف سلیقه با ولی

گفتند به سبکی بنویس که کمی جلب مشتری کنی؛ آخر فی الحال وظیفه ی ما رونق بازار است؛ آن هم درسطح "تیم ملی".

آری! اکنون وظیفه ی همه ی ما، از اصغر و اسکار بو! دارش گرفته تا پیرزن گلیم باف مازندرانی، همین است که به جای قلاده های چرم بلغاری! از قلاده های چرم همدانی برای ...ِ مان استفاده کنیم، تی شرت شهید آوینی بپوشیم و در دست GLX تمام Touch بگیریم که در بازار موبایل شهرتش شده: گوشی چینی!! عیبی ندارد بگذار شایعه کنند، بگذار اخبار موثقشان را از صداوسیما نه! از بی بی سی بگیرند، بگذار نگذارند حتی به مونتاژ ملی هم افتخار کنیم. اصلا بگذار هرچه خواهند بکنند، که اول و آخر، ما پادشاهی می کنیم، چون با حسین زمان خود هستیم!

رفیقم در محاجّه با یکی از بی تفاوت های کوفه صغیره می گفت هنگ کردن دائمی GLX را ترجیح می دهم به دوربین 12 مگاپیکسلی N8، که هر عکسش، خرج تیری در گلوی علی اصغرهای غزه است، چرا که  رهبرم در روز اول سال"تیم ملی" نفرمود: بروید و اجناس با کیفیتِ ! ایرانی را که در بازارهای جهانی بی رقیب هستند، خریداری کنید! این جمله که دیگر گفتن ندارد؛ ارزان یا گران، صف می کشیم برای خرید جنس بازارجهانیِ ماهواره تبلیغ کن در ایستگاه حقانی!!

معلم اول به من آموخت که شروع هر کار بزرگی سخت است؛ من شنیده ام که بلندشدنِ اولین نفر از میان صف، برای باز کردن معبر، سخت است؛ من دیده ام که داوطلب اول برای صحبت در"کرسی آزاد اندیشیِ"دانشگاه، جهت تفهیم"فتنه سبز" به دانشجویِ مدعیِ روشنفکریِ BBC شنو ، کارش چقدر سخت است.

آری مشکل ما این است که از ابتدا از بازی آسان بدمان می آمده است... - بقیه متن مشمول فیلترینگ ویراستار شد.-

بگذریم؛ حاج صادق! دیگر حتی مجبور نیستی کوکاکولا را به بهانه ی اینکه «خریده اند واگر نخوریم، اسراف می شود» نوش جان کنی. چون عبارت "براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم" یعنی اصلا نخر!! اگر هم خریده اند، مصرف نکن!

یادم هست،برای کار آموز!ی که به شرکتی نیمه سه لتی ( از ترکیبات مورد علاقه نفحات)، در شرق تهران رفته بودم، یک سری قطعات پیچیده و البته به چشم آشنا در جعبه ی آثارِ تکنسینِ دستگاهCNC دیدم. بنده ی خدا بیشتر عمرش را کار کرده بود تا درس بخواند؛ گفتم حتما اینها را خودتان ساخته اید!! اخلاقِ کارمندانِ خسته، دستم هست؛ خیلی به سؤال هایت توجه نمی کنند. اما این بار گویا رگش را جنبانده بودم. با نگاه آرامِ همیشگی اش جواب داد:په نه په! (نقل به مضمون). بد قلق شدم که اینها که در ویترین ها... با بسته بندی شیک...با تولید انبوه...هزینه های بالا...         
شروع کرد به درد دل؛ که ما بچه های ایران در همین زیر زمین های تهران، با همین دستگاه های ساده! چه چیزها که نمی سازیم. ولی چون در فرهنگ عمومی، مارک ایرانی، خریدار ندارد؛ خودمان رویش حک می کنیم
MADE IN CHINA !!

خجالت کشیدم، ولی باز هم تصمیمی نگرفتم...

تازه می فهمم که این شعار سال ها، چه شعوری پشتش است. به این می گویند با یک تیر، هزار نشان زدن!

دیگر وقتش است، باید من هم مثل دوستان فیس بوکی ام،که دینداری را بِالکل کسر شأن خود می دانند!! خرید اقلام خارجی که مشابه اش را خودمان می سازیم، اصلا کسر شأن بدانم، باید مسخره کنم ضرب المثل انگلیسی"هنوز آن قدر پول دار نشدم که جنس ارزان بخرم"را . یعنی جنس ایرانی نخر- .که خدا بگویم انگلیس را چه کار کند که به قول قلاده های ابوالقاسم: اینها آنقدر پررو اند که سفیرش می گوید اگر قرار باشد کسی ایران را تخلیه کند، ایرانی است نه ما با قدمت دیرینه!!

بازهم بگذریم. چند وقتی بود ذوق مطالبه­ گری­ ام گل کرده بود. مطالبه از خانه ی ملت که بس است شاخ به شاخی ه با دولت. مطالبه از آقا عزت ا... بابت جشنواره ی غضنفرهای گل به خودی نوروزی اش. مطالبه از "شهردار" ی که تیم فرهنگیش عادت کرده به تهاجم فرهنگی! و ... وانگهی این بار مطالبه ­گری­ ام رنگ دیگری دارد. مطالبه از دولت برای حمایت از تولید ملی، مطالبه از واحدهای صنعتی برای ارتقای سطح کیفیت، مطالبه از ... برای طراحی برچسب کیفیت کالا شبیه برچسب انرژی یخچال خارجیمان-که البته تاریخ خریدش برمی گردد به قبل از سال تیم ملی- ، مطالبه برای طراحی نشان"کالای ملی" البته نه مانند شاهکارِ نشان "حلال" که بیشتر در اخبار حیاتی دیدیمش تا روی اجناس بقالی!

هر چند که این مطالبه ها، پاسخ که چرا ! ، لکن عمل بیشتر می خواهد؛ گویا بخواهیم یا نخواهیم آقا مهم ترین بخش کار را متوجه خودمان دانسته اند. نکند این همه کتاب و نشریه ی زود بازده! درباره ی اصلاح الگوی مصرف و سایر شعارها، بی خود حالی­ِمان کردند که اصلاح الگوی مصرف یعنی عدم اسراف. به پس اندازت قسم، اینکه اسراف نکنی ولی خانه ات پر باشد از محصولات خارجی که ورشکست شدنِ کارخانه ی سازنده ی مشابه داخلیش باعث از هم پاشیدن چندین خانواده و بیکاری و اعتیاد و هزار معضل اجتماعی در جامعه مسلمین شده ، یعنی همچنان الگویت نیاز به اصلاح دارد.

نمی دانم شاید باید داش ابرام هادی بیاید و روضه مادر بخواند تا اشک چشمانمان، برق کالای خارجی را بی رونق کند و رنگ خدا را روشن.

یا حتی نه!! باید برقش را ببینی، ضعف جنس داخلی را هم، اما... اما...

صاحب دلی گفت"مرد آن است که وقتی نظرش با نظر ولی فرق می کند، مطیع باشد، وگرنه که مطیع نفسیم نه ولی !! "

والسلام

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

 

۱- قال رسول الله صلی الله علیه  و آله و سلم :

طَلَبُ العِلمِ فَریضَةٌ عَلی کُلِ مُسلِمٍ وَ مُسلِمَةٍ.

آموختن علم بر هر مرد و زن مسلمان واجب است. (میزان الحکمه / ج 8 / ص 3948)

۲- قال امیرالمؤمنین علیه‌السلام :‌

اَلاِسْلامُ أبلَجُ الْمَناهِج.

اسلام روشن‌ترین راهها است. (میزان الحکمه / ج 6 / ص 2540)

۳- قالت فاطمة الزهرا سلام الله علیها :‌

اَلْجارَ ثُمَ الدّار.

اوّل همسایه ؛ بعد خانه. (علل الشرایع / ج 1 / ص 592)

۴- قال الامام الحسن المجتبی علیه‌السلام :

إنَّ أحسَنَ الْحَسَن اَلْخُلقُ الْحَسَن.

همانا بهترین نیکی‌ها، اخلاق نیک است. (خصال / ج 1 / ص 52)

۵- قال الامام الحسین علیه‌السلام :‌

اَلْبَخیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَلامِ.

بخیل‌ کسی است که از سلام کردن خودداری نماید. (تحف العقول / ص 432)

۶- قال الامام زین‌العابدینعلیه‌السلام :‌

هَلَکَ مَنْ لَیْسَ لَهُ‌ حَکِیمٌ یُرشِدُهُ.

هر کس راهنمای حکیمی نداشته باشد تا او را هدایت کند هلاک می‌شود. (بحارالانوار / ج 75 / ص 159)

۷- قال الامام الباقر علیه‌السلام :‌

‌ اَلْکَسَلُ یَضُرُّ بِالدِّینِ وَ الدُّنیا.

تنبلی به دین و دنیا آسیب می‌زند. (تحف العقول / ص 534)

۸- قال الامام الصادقعلیه‌السلام :

لا یَنالُ شَفاعَتَنا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلاة.

کسی که نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما نمی‌رسد. (الکافی / ج‏3 / ص 270)

۹- قال الامام الکاظم علیه‌السلام :‌

لَیسَ مِنّا مَنْ لَم یُحاسِبْ نَفسَهُ فِی کُلِّ یَومٍ.

از ما نیست کسی که هر روز به حساب نفس خود رسیدگی نکند. (میزان الحکمه / ج 3 / ص 1164)

۱۰- قال الامام الرضا علیه‌السلام :‌

مِنْ أخلاقِ‌ الأَنبیاءِ اَلتَّنَظُّفُ.

پاکیزگی از اخلاق پیامبران است. (تحف العقول / ص 802)

۱۱- قال الامام الجواد علیه‌السلام :‌

وَاعْلَمْ اَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَینِ اللهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُون.

و بدان که تو همواره در پیشگاه خدایی، پس ببین چگونه هستی. (تحف العقول / ص 824)

۱۲ـ قال الامام الهادی علیه‌السلام :

اَلْحَسَدُ ماحِیَ الحَسَناتِ.

حسد نیکی‌ها را از بین می‌برد. (بحار الأنوار / ج‏75 / ص 369)

۱۳ـ قال الامام العسکری علیه‌السلام :‌

مِنَ التَّواضُعِ اَلسَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ.

از نشانه‌های فروتنی، سلام کردن به هر کسی است که با او رفت و آمد می‌کنی. (تحف العقول / ص 890)

۱۴ـ قال الامام المهدی ارواحنا فداه :

فَاللَّهَ اللَّهَ فِینَا لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا یَنْصُرْکُمُ اللَّه‏.

خدا را در مورد ما در نظر داشته باشید. ما را تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.

(الاختصاص / ص ۲۵۷)
  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

کی شود دریا به پوز سگ نجس؟!

بسم رب الشهدا

یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ -صف/8

کافران مى‏خواهند تا نور خدا را به گفتار باطل (و طعن و مسخره) خاموش کنند و البته خدا نور خود را هر چند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت.

 

تاریخ اسلام سند زنده‏اى است بر تحقق عینى این پیشگویى بزرگ قرآن. از نخستین روز ظهور اسلام توطئه‏هاى گوناگون براى نابودى آن چیده شد:
گاه از طریق سخریه و ایذاء و آزار دشمنان.        
گاه از طریق محاصره اقتصادى و اجتماعى.           
گاه از طریق تحمیل جنگهاى گوناگون در میدان‏هاى احد و احزاب و حنین و ...
گاه از طریق توطئه‏هاى داخلى منافقان
...            
گاه از طریق اشغال سرزمین قدس و قبله اول مسلمین.       
گاه از طریق تقسیم کشور عظیم اسلامى به بیش از چهل کشور!         
گاه از طریق نشر فحشاء و وسائل فساد اخلاق و انحراف عقیده در میان قشرهاى جوان   
گاه از طریق تحریم های  نظامى و سیاسى و اقتصادى.         
و گاه از طرق دیگر ...

مثلا یک جوجه کافر ممکن است به خیال خود فکر کند با دهان کثیفش میتواند معارف حقه شیعه را به استهزا بگیرد. نفر قبلی را که یادتان است؟ سلمان رشدی را میگویم. الان کجاست؟!! هنوز که هنوز است، در سوراخی پنهان شده که مبادا سربازان خمینی ره و     خامنه ای مدظله العالی، دستشان به او برسد. به خیال خودش میخواست با کتاب شیطانی اش نور خدا را خاموش کند. اینان به کسى میمانند که مى‏خواهد نور آفتاب عالمتاب را با پف کردن خاموش سازد، آنها به شاهین هایی یا بهتر بگویم کلاغ هایی میمانند که گمان میکنند اگر جثه­ی کوچک و نحیفشان را در مقابل خورشید قرار دهند، میتوانند جلوی نور آن را بگیرند و به مقابله با این چشمه نور برخیزند. احمق ها نفهمیده اند با توهین به ائمه ی ما مهر تأییدی زده اند بر حقانیت شیعه وامامانش(برای تایید این حرف سری به فضای مجازی بزنید و ببینید درباره امام هادی علیه السلام چقدر مطلب نو و تازه قرار گرفته)         
داستان زیر را بخوانید تا بدانید این کارهای آنها تف سربالاست:

متوکل چون فتح بن خاقان را به وزارت منصوب کرد، امر نمود که همه بزرگان در رکاب او و فتح بن خاقان پیاده راه روند. راوی میگوید: حضرت هادی علیه السلام را دیدم که در آن هوای گرم پیاده می رود . به ایشان گفتم: نباید شما را به چنین کاری وا دارند . حضرت فرمودند : اینها قصدشان از این کار استخفاف من است؛ ولی نمیدانند که من از ناقه صالح کمتر نیستم. راوی گوید: این جمله را نزد بزرگی گفتم. او گفت : متوکل بیش از سه روز زنده نیست؛ زیرا خداوند درباره قوم صالح می فرماید "چون ناقه را پی کردند، بیش از سه روز زندگی نکردند." راوی میگوید: سه روز تمام نشده بود که منتصر عباسی (پسر متوکل) با چند نفر از غلامان خود وارد جلسه متوکل شدند و فتح بن خاقان را با متوکل پاره پاره کردند.(به نقل از کتاب زندگانی چهارده معصوم علیهم السلام آیت الله مظاهری)

 

اما آن جوجه کافر بداند که جامعه ی شیعه منتظر یک اشاره ی ولی است تا طومار زندگی ننگین او را درهم پیچیده و او را نیز به سرنوشت اسلافش چون متوکل و... دچار کند که إنا من المجرمین منتقمون.

 

مرا چه قدر که گردم گداى خاک نشینش/ که هست خازن جنت گداى حضرت هادى علیه السلام

به عمر دهر مرا گر دهند عمر، نیرزد / به لحظه‏ اى که کنم جان فداى حضرت هادى علیه السلام

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

نکته: این مطلب مانند سایر پست های این نویسنده دیدگاه شخص نویسنده است و نه الزاما منعکس کننده نظر گروه فرهنگی یاران خمینی ره.

"متدینین دغدغه مند همیشه معترض چند درصدند؟!"

1

کلا همه حرف من همین یک جمله حرف آوینی است که "در جمهوری اسلامی آزادی برای همه وجود دارد به جز حزب اللهی ها" و حال، قصد این ندارم که بخواهم در مدح تعطیلی برنامه هفت سخن بگویم و یا در مذمتش. نکته این که اگر تعطیل کردنش از نگاه عده ای ناپسند است؛ خب لااقل به همان اندازه که آزادی بیان برای آن وری ها و به قول جیرانی "طبقه متوسط جدید" غربگرا حاکم است و تریبون در اختیارشان قرار میگیرد -در برنامه رسانه ملی، تولید شده با پول بیت المال-، همان اندازه هم حزب اللهی ها تریبون و آزادی بیان داشته باشند... مناسب میدانم بخشی از گفتگوی انجام گرفته میان جیرانی و ده نمکی (مهمان برنامه) را مرور کنیم (یادتان باشد، برنامه زنده رسانه ملی جمهوری اسلامی)

"جیرانی: آقای کوشکی در صحبت هایشان صحبت از متدینین کردند. خب این درصد متدینین دغدغه مند که همیشه معترض اند چند درصده؟ با ما بگویید متدینین چه کسانی هستند؟ الان "سیب و سلما" اکرانه. هفتاد هزار تومن، بیست هزار تومن، سی هزار تومن فروششه. خب این فیلمیه که مطابق با یکسری آرمان های دوستان هست. خب چرا این متدینین نمی آیند؟ این متدینین کجایند؟ این تعبیر متدینین را باید باز کنیم.

-          ده نمکی: این ها هم که میروند سینما سالن ها را پر میکنند متدین اند.

-          جیرانی: بله اینها جمله مخالفین سینما و مخالفین فیلم هستند.

-          ده نمکی: اینها مخالف سینما نیستند. نقد دارند روی برخی فیلم ها. نقد داشتن روی برخی فیلم ها به معنای مخالفت با سینما نیست. شما نمیتوانید دسته بندی کنید کسانی که فیلم من را دیدند متدین اند و کسانی که جدایی را دیدند متدین نیستند.

-          جیرانی: همه مردم ما تا حدی متدین هستند. من میخواهم این کسانی که دوستان در مقاله هایشان مینویسند ما متدینین این ما را مشخص کنیم. خودت هم مینوشتی.

...

-          ده نمکی: ایران تهران نیست. تهران هم فقط بالاشهر نیست.

-          جیرانی: و بالاشهر هم سه درصد نیست. آقای کوشکی گفتند از ونک به بالا سه درصد. اگر از ونک به بالا سه درصد بود این همه برج ساخت نمیشد؛ این همه ماشین شیک وارد نمیشد این همه لباس فروشی های متعدد در بالای شهر ایجاد نمیشد. این یعنی سرمایه گذاری اینقدر گسترش پیداکرده.

-          ده نمکی: این استدلال غلطه. الان در امریکا وقتی بحث وال استریت میشود میگویند یک درصد در برابر نود و نه درصد.

-          جیرانی: این البته تیتر روزنامه های ماست!

-          ده نمکی: نه حرف های آنهاست که می آید در روزنامه های ما تیتر میشود. روزنامه های ما اگر اینقدر عرضه داشتند که برای امریکایی ها تیتر بسازند که مشکل نداشتیم. اینها هر روز در تلوزیون هایشان دارد پخش میشود. توزیع نابرابر ثروت در جامعه هست. آن بحث هزار فامیل که در زمان شاه مطرح میکردیم الان ممکنه شده باشد ده هزار یا صد هزار فامیل.

-          جیرانی: طبقه جدید متوسطی که از نظر فکری یکجور دیگر زندگی را میبیند در این جامعه حضور دارد ولی یکجور دیگر زندگی میکند. چه کار کنیم این را؟"...

 

و شاید جیرانی یادش نمی آید که رکورد پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، در اختیار فیلمی است که اساسا جریان شبه روشنفکر برای کاهش فروش آن علاوه بر تحریم اقدام به قاچاق آن نیز کرد؛ پس طبعا حضور همین قشر متدین بود که چنین رقم فروشی را به وجود آورد. و البته شاید بتوان فروش کم "سیب و سلما" را که جیرانی آن  را سندی برای مخالفت قشر متدین با فیلم و سینما میداند؛ همزمانی آن با اکران "قلاده های طلا" دانست که حدود سه میلیارد فروش در اختیار دارد و نمیتوان انکار کرد که این فیلم متعلق به جریان انقلابی و متدین به حساب می آید و فروشش هم قطعا به دلیل استقبال همین قشر است. پس متدینین هر وقت فیلمی در شأن سینمای جمهوری اسلامی بیابند حاضرند وقتشان را صرف تماشایش کنند و جیرانی نفهمید که کناره گیری جریان مذهبی و انقلابی از سینما به دلیل قهر و مخالفت با فیلم و سینما نبوده بلکه علتش را باید در سلب اعتماد آنان از سینما به دلیل فیلم های موهن و بی ارزشش جستجوکرد...

 

2

متنی خواندنی و مفید از وحید یامین پور یافتم که از نگاهم مناسب است اینجا قرارگیرد.

دکتر وحید یامین پور:

فرضیه محبوبیت برخی اشخاص سیاسی چگونه باطل شد؟

فرجام سهم خواهی کانون های قدرت و ثروت

رقابت انتخاباتی پایان یافت. هیجان سیاسی در روزهای پایانی، برخی از جوانان وابسته به یک تشکیلات سیاسی را بر آن داشت تا آشکارا رقبای انتخاباتی خود را "خوارج"، "دزد" و "منحرف" بخوانند. فشار تبلیغاتی میلیاردی و برنامه ریزی های چندین ماهه گویا با نتایج نظرسنجی های روزهای پایانی دوچندان شده بود. به هر تقدیر بازی پایان گرفت. منتخبان مردم علی الاغلب چهره هایی موجه و مورد پسند دو طرف رقابت انتخاباتی اند؛ چهره هایی که از بدنه اجتماعی و سرمایه فرهنگی برخوردارند. کرسی های تهران تقریبا به طور مساوی بین دو طیف شناخته شده از رقابت انتخاباتی، تقسیم شد و این به نوبه خود برای جبهه پایداری که نه از سازماندهی تشکیلاتی بهره مند بود و نه حتی از حداقل تبلیغات شهری برخوردار بود؛ پیروزی بیش از حد انتظاری دانسته میشود.

پیش بینی میشد که راه نیافتن برخی از چهره های سیاسی فاقد پایگاه اجتماعی که از آنها به "سهم سیاسی" برخی کانون های قدرت و ثروت تعبیر میشد؛ عصبانیت ها را آشکارکند. از آن مهمتر اینکه چهره ای وابسته به کانون های قدرت و ثروت حتی در شهرستان ها هم موفق نشدند به مجلس راه یابند. در واقع این طیف کمتر شناخته شده که سابقه سیاسی روشنی هم ندارد؛ صرفا میتوانست به قیمت حذف برخی از طیفهای اصولگرای دیگر در بدنه جبهه متحد جایی برای خود بیابد؛ که اینطور هم شد. البته از همان ابتدا برخی طیف های جبهه متحد از حجم تبلیغاتی این "سهم سیاسی" ناخشنود بودند و این اتفاق را مآلا به ضرر کل جبهه میدانستند؛ که این پیش بینی هم تحقق یافت.

اکنون در حالیکه منتخبان مردم درصدد هستند با پرهیز از جنجال رسانه ای، لطمه های گذشته را جبران کنند؛ رسانه های وابسته به همین کانون های قدرت و ثروت – که کم هم نیستند- بی محابا به هر سو لگدپرانی میکنند و خود را پیروز مطلق انتخابات میخوانند! هرچند کمی بالاتر یا پایین تر از همین اخبار، سوگواری خبری آنها از راه نیافتن مدیرانشان به مجلس نیز پیداست.

یکی از همین سایتهای خبری که مدیرش خود از راهیابی به مجلس بازمانده؛ صبح شنبه 16 اردیبهشت در حالیکه هنوز شمارش آراء به پایان نرسیده بود؛ با لحنی عصبانی از تعابیری چون "یاوه گویان" برای رقبای انتخاباتی استفاده و فاز جدید تفرقه افکنی میان اصولگرایان را آغاز کرد. سایت مذکور پیش از این نیز مکررا با اخباری پر تنش سعی کرده بود از رقابت انتخاباتی جبهه متحد و جبهه پایداری سوء استفاده کند و از آب گل آلود برای "سهم سیاسی" خود در لیست، ماهی بگیرد.

امیدوار بودیم با حذف "سهم سیاسی" کانون های قدرت و ثروت، در رفتار عصبانی این رسانه ها تغییری حاصل آید؛ بخصوص اینکه مقام معظم رهبری نیز در سخنرانی روز نخست سال در حرم حضرت رضا علیه السلام نیز در خصوص رعایت اخلاق توسط سایتهای خبری تذکر دادند: "این رسانه های الکترونیکی و اینترنتی متأسفانه موجب شده است که افراد بی محابا علیه یکدیگر حرف بزنند؛ بد بگویند؛ باید از طرف مسئولین کشور برای این هم یک جوری تدبیر بشود. ولی عمده این است که خود ما مردم، خودمان را مقید کنیم به اخلاق اسلامی خودمان را مقید کنیم به قانون."

هنوز معلوم نیست که چهره های انقلابی جبهه متحد با چه استدلالی پذیرفتند که با "سهم سیاسی" ساکتین فتنه یکجا دیده شوند. به عبارتی جبهه متحد در این انتخابات غرامت چیزی را پرداخته است که از آن ناحیه هیچ چیز بدست نیاورده است.

انزوا و شکست کسانی که بدنه اجتماعی ندارند؛ با افزایش حجم روزنامه ها یا توسعه رسانه های الکترونیکی جبران نمیشود. اکنون به نظر میرسد که عقلای جبهه متحد که دریافته اند کانون های قدرت و ثروت نفوذی در میان عموم مردم نداشته و حتی با تبلیغات میلیاردی بر اقبال عمومی به جبهه متحد اثر منفی داشته اند؛ جبران مافات کرده و جلوی تفرقه افکنی و بی اخلاقی سیاسی بعد از انتخابات را بگیرند. فتنه ای که آینده اصولگرایی را تهدید میکند؛ سهم خواهی کانون ها ی قدرت و ثروت است که فقط از مسیر تفرقه افکنی و تشنج آفرینی رسانه ای میگذرد.

(یامین پور در کادر این مطلب از تصاویر قالیباف-خانی و جاسبی-عباسپور استفاده کرده است.)

 

بیاناتی خواندنی و مفید از حجت الاسلام پناهیان یافتم که از نگاهم مناسب است اینجا قرارگیرد. البته این سخنرانی برمیگردد به پیش از انتخابات.

حجت الاسلام پناهیان:

... سال ها رقابت های انتخاباتی بین گروه هایی بوده است که در طول هم با نظام در ارتباط بوده اند و یکی به اصل نظام نزدیک و دیگری از آن دور بوده است. این صف بندی انتخابات را نه پر شور که پر تنش میکرده است و موجب میشده تا انتخابات به مرز انقلابی و ضدانقلابی بودن برسد.

باید این سنت را شکست چرا که در این فضا خیلی مصلحت ها به ما تحمیل میشود. تاکی رقابت باید بین کسانی باشد که یکی به انقلاب نزدیک و دیگری به ضد انقلاب نزدیک است؟ تا کی باید انتخابات طوری باشد که اگر به فلان گروه رای ندهیم کار دست ضد انقلاب بیفتد؟ تا کی باید برای این که امور دست ضد انقلاب قرار نگیرد؛ به کسانی ردی بدهیم که خیلی هم انقلابی نیستند؟ بعضی ها دوست دارند در نظام جمهوری اسلامی که یکی از ابرقدرت های جهان شده است؛ همیشه رقابت بین انقلابی و ضد انقلاب باشد اما امروز شرایطی پیش آمده است که میتوان فضای رقابت را تغییر داد...

باید به اینجا برسیم که در انتخابات چند گروه انقلابی داشته باشیم که تفاوت شان نه در انقلابی گری که در راه حل هایی باشد که برای مشکلات کشور دارند. برای رسیدن به این وضع مطلوب باید الان به نمایندگان انقلابی تر رای بدهیم. اگر سراغ نمنایندگان انقلابی تر رفتیم؛ آینده بهتری پیش رو خواهیم داشت. در این صورت دیگر اختلاف معنا ندارد بلکه مسابقه معنا پیدا میکند؛ مسابقه بین گروه هایی که میخواهند نظام را به آرمان هایش برسانند...

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

جهت دریافت اینجاکلیک کنید...

 

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

نکته: این مطلب دیدگاه شخص نویسنده است و نه الزاما منعکس کننده نظر گروه فرهنگی یاران خمینی ره.

تحلیلی بر نتایج انتخابات مجلس نهم


حالا که آرامش بر فضای انتخابات حاکم شده و نتایج به صورت قطعی اعلام شده است؛ مناسب است که تأملی مضاعف کنیم و دقیق تر به نتایج نگاهی بیندازیم...

اصولگرایان که آوردند؛ پس وحدت چیز دیگریست...
پس از اعلام تشکیل رسمی جبهه پایداری و گذشت زمان و پررنگ شدن این جریان؛ صدایی از سوی بخشی از اصولگرایان شنیده میشد که این امر و تعدد لیست های اصولگرایان را خلاف وحدت و عامل پیروزی اصلاح طلبان و جریان انحرافی میدانستند. حال که به نتایج نگاه میکنیم؛ از 30 نماینده تهران در مجلس نهم؛ 28 نفر از دو لیست اصولگرایان (جبهه متحد و جبهه پایداری) برگزیده شده اند. لذا در می یابیم که فرض این موضوع که تعدد لیست ها و نامزدهای اصولگرا در انتخابات، به پیروزی دو جریان مذکور (اصلاح طلبان و جریان انحرافی) می انجامد؛ فرضی خطاست و اصولگرایان جای خود را در دل مردم بازکرده اند و مردم پس از تجربه هایی مانند دولت اصلاحات و مجلس ششم؛ همواره اصول را برمی گزینند و پس از فتنه88 و رسوایی اصلاح طلبان، این گروه دیگر جایی در انتخاب مردم نخواهند داشت. حال نکته ای که به نظر می آید؛ این است که اگر فرض مذکور (مرگ سیاسی اصلاح طلبان –البته به صورت کلی نه تک تک افراد-) صحیح باشد؛ تکلیف دستور امام خامنه ای مبنی بر برگزاری انتخابات رقابتی چه میشود؟ پس عدم برگزاری انتخابات تک لیستی (با مطالعه و جستجو در اظهارات قبل از انتخابات درمیابید که در صورت عدم پافشاری جبهه پایداری، افرادی نظیر مطهری، کاتوزیان و عباسپور نیز در لیست جبهه متحد قرار میگرفتند و لیست جداگانه ای ارائه نمیکردند.) و عملی شدن این مطالبه رهبری (انتخابات رقابتی) و جریان خونی تازه در مجلس (راهیابی افرادی که سابقه نمایندگی ندارند) را میتوان از برکات تشکیل جبهه پایداری دانست. لذا وحدت را نمیتوان در ارائه یک لیست خلاصه کرد و شاید حال که نتایج مشخص شده اند؛ بتوان با آرامش و دقت بیشتری سوال همیشگی و مهم گفتمان جبهه پایداری را بررسی کرد که "وحدت حول چه چیزی؟" و یا "سکوت در برابر ساکتین فتنه؛ به بهانه وحدت؟" بدین معنا که وحدتی مقدس است که تنها حول اصول شکل گرفته باشد و  بی شک اصلی ترین اصول، اطاعت بی چون و چرا از ولایت فقیه است و از مطالبات امام خامنه ای موضع گیری صریح در فتنه و روشنگری است.

اعتماد عمومی به مشترکات
دلیل دیگری برای این ادعا که دولیست اصولگرایان گزینه های اصلی گزینش مردم اند؛ رأی بالای افراد مشترک میان دو لیست است. در دور اول افراد مشترک، یعنی حدادعادل، میرکاظمی و مرندی مستقیما به مجلس راه یافتند (عدم رأی آوردن کوثری –دیگر مشترک میان دو لیست- را شاید بتوان تشابه اسمی دو نامزد و تقسیم آراء کوثری دانست) و در دور دوم نیز رأی بالای نوباوه و کوثری و نبویان و طبیب زاده (معمولا بانوان جزو منتخبین با رتبه بالا نبوده اند) مؤید این مطلب است.
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نخواهد بود که آیا از نگاه ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصولگرایان، تمامی افراد لیست این جبهه در دور اول اصلح از نوباوه و نبویان (که به دلیل عدم رأی کافی دو نامزد از لیست جبهه متحد در دور اول به این لیست افزوده شدند) بوده اند؟ (و البته حتی اگر اعتقاد عده ای در این جبهه مبنی بر امتیاز بیشتر صالح مقبول نسبت به اصلح –که با فرمایش امام خامنه ای و وظیفه ما در مغایرت است- را صحیح پنداریم؛ باز هم در محاسبات خود دچار اشتباه شده اند.)

گسترش هسته مبارک، کاهش هسته نامیمون... تفاوت گفتمان و جبهه انتخاباتی
بدیهیست پس از آغاز به کار مجلس نهم و ورود نمایندگان هر دو جبهه در مجلس، اینکه نام نماینده پیش از انتخابات در کدام جبهه قرارگرفته بود اهمیتی نخواهد داشت. اما همینجاست که بحث تفاوت گفتمان و جبهه انتخاباتی مشهود خواهدشد. جبهه پایداری شروع کار خود را از انتخابات مجلس نهم میداند و داعیه گسترش گفتمان سوم تیر (همانطور که اشاره شد) را دارد درحالی که جبهه متحد اصولگرایان برای ساماندهی اوضاع اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم تشکیل شد و فعالیت های این جبهه تنها منحصر به انتخابات انجام خواهدگرفت.
وقتی لیست 30 نماینده راه یافته به مجلس نهم را بررسی کنیم؛ خواهیم دریافت که در میان نمایندگانی که از لیست جبهه متحد به مجلس راه یافته اند؛ نوعی دوگانگی و شاید تضاد به چشم می آید. بدین معنا که شاید سخت باشد گفتمان افرادی چون باهنر، توکلی، نادران و... دیگر گفتمان حاضر در لیست جبهه متحد –یعنی افرادی چون نجابت، مظفر، بذرپاش و مشترکات هر دو لیست (حداد، مرندی، میرکاظمی، کوثری، نوباوه و طبیب زاده)- را دربرگیرد. بدین صورت شکافی گفتمانی میان نمایندگان راه یافته از لیست جبهه شکل خواهد گرفت و به نظر می آید گفتمان دوم که بدان اشاره شد، بیشتر نزدیک به جبهه پایداری (گفتمان سوم تیر) باشد. پس سوای از لیست ها، گفتمان سوم تیر وزن بیشتری در مجلس نهم خواهد داشت. این امر میتواند به گسترش هسته ای در مجلس که امام خامنه ای از وجود آن ابراز رضایت کرده است منجر شود (امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی، 21 دی 90: "این منش شما یعنی احساس تکلیف، شناخت تکلیف و بعد پای فشردن بر آنچه که وظیفه شماست و ملاحظه چیزی را نکردن جوهر نمایندگی است... وقتی هسته ای مثل شما در مجلس وجود دارد؛ این پایداری، این ایستادگی و این پافشاری شما بر مبانی چیز خوبی است؛ اینها به عنوان سنتها در مجالس میماند و به پیشرفت مجلس کمک میکند." –حسینیان، رسایی، کوچک زاده و... از اعضای این فراکسیون هستند.-) و هسته مقابل این جریان را با عدم راهیابی دیگر افراد و نزدیکان گفتمان اول جبهه متحد –که بدان اشاره شد- کم رنگ کند؛ افرادی نظیر کاتوزیان، عباسپور، بادامچیان و...

گفتمان سوم تیر حالاحالاها حرف دارد؛ تبلیغ نجومی + تخریب شمسی هم جواب نداد!
عده ای جایگاه جبهه پایداری (گفتمان سوم تیری: زور و زر و تزویر ستیزی + روحیه انقلابی و جهادی + اطاعت محض از ولایت و...) را در میان مردم از رتبه بالایی برخوردار نمیدانستند و به همین منظور بود که برای این جبهه در شورای مرکزی جبهه متحد، تنها یک نماینده را درنظر گرفته بودند. حال پس از رقابت شانه به شانه و اعتماد مردم به هر دو لیست، ابطال فرض مذکور واضح است. اما نکته قابل توجه این است که این رقابت نزدیک، در شرایط مساوی صورت نگرفت. امکانات تبلیغی و مالی این دو جبهه هرگز قابل مقایسه نبودند؛ تبلیغ نجومی جبهه متحد و دراختیار داشتن امکانات شهرداری (خلاف قوانین بازی) موید این مطلب اند. شهرداری تهران همه جانبه در این بازی وارد شده بود و وزنه اقتصادی و امکانات جبهه متحد را بسیار سنگین تر کرده بود (به عنوان مثال میتوان به توقیف دو ماشین شهرداری به دست فرمانداری تهران به دلیل تبلیغات اشاره کرد: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=125017 ) وضعیت مالی به مراتب مناسب تر جبهه متحد را شاید بتوان امتیاز برای این جبهه درنظر گرفت و جای خرده گرفتن نباشد؛ اما روی دیگر این سکه تخریب است. به عنوان مثال میتوان نامه سرگشاده جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق و توهین به آیت الله مصباح و انتشار آن نامه در سایت رسمی سازمان تبلیغات اسلامی یا انتساب جبهه پایداری به جریان انحرافی و متهم کردن آنان به عدم تبعیت از رهبری توسط مسئول ستاد انتخاباتی جبهه متحد –زاکانی- را به یاد آورد. (جالب اینکه روزی جبهه پایداری را به وحدت فرامیخواندند که مبادا از این تفرقه و شکسته شدن آرا، جریان انحرافی سود ببرد و رأی بیاورد و روزی پایداری را به جریان انحرافی منتسب میدانند!) در مقابل اینگونه رفتارها از افتخارات جبهه پایداری میتوان به عدم مقابله به مثل در برابر تخریب ها (که در آخرین دیدار جبهه پایداری با آیت الله مصباح، به همین دلیل علامه مصباح از ایشان قدردانی کرد) اشاره کرد؛ البته عدم پاسخگویی مناسب و به موقع و روشنگری، از انتقادات وارده به جبهه پایداریست.


پیروز اصلی که مشخص است؛ اما!
مانند سایر انتخابات در جمهوری اسلامی اصل بر حضور پرشور است و پیروز حقیقی انتخابات امت به حساب می آید. –این حرف فراتر از کلیشه و شعار است و معانی متقنی در آن نهفته است- جدای این پیروزی امت امتیاز دیگری نیز در کارنامه اش به ثبت رسید که رأی به اصول بود. (همانطور که گذشت، 28 نفر از نمایندگان تهران از دو لیست اصولگرایان بوده اند و افرادی چون خباز، علیخانی، کواکبیان و... نیز در شهرستان ها از اقبال مردم محروم ماندند.) چشم بسته رأی ندادن مردم و انتخاب اصول قطعی است؛ اما ذکر چند نکته نیز خالی از لطف نخواهد بود.
هنوز در بخشی از مردم –علی الخصوص قشر سالخورده- انتساب گرایی دیده میشود. این امر را میتوان با جستجویی ساده و پرس و جویی سطحی دریافت که بسیاری دلیل نگاشتن نام علی مطهری در لیست منتخبینشان را پدر بزرگوارش میدانند. (به جد یکی از عوامل رأی بالای مطهری را انتسابش به شهید بزرگوار استاد مطهری و نزدیکی روز شهادت ایشان و انتخابات میدانم.)
نکته دیگر عدم افشاگری و روشن سازی مناسب و کافی در کنار تحقیق ناقص است که عده ای منتخبینشان را کامل نمیشناسند و پس از اطلاع از برخی مواضع و فعالیتهایشان اظهار میکنند که اگر میدانستم به او رأی نمیدادم!
دلیلی برای اثبات این دو ادعا این که در بسیاری از لیست هایی که به صندوق ها ریخته شد؛ (کمی پرس و جو کنید) نام افرادی که مواضع و فعالیتها و اعتقادات کاملا متضاد و متعارض با یکدیگر دارند؛ دیده میشود. به عنوان مثال چگونه است که فردی که به علی مطهری به عنوان نماینده مجلسش اعتماد میکند و نام او را در لیست مینویسد؛ همزمان به رسایی و کوچک زاده هم اعتماد دارد! و یا کسی که مواضع و نظرات باهنر و حسینیان را کاملا بداند؛ چطور به هر دوی آنها رأی میدهد؟

چه کسی این همه رأی قالیباف را خورد؟!
از انتقادات وارده جبهه پایداری به جبهه متحد اصولگرایان، نماینده داشتن قالیباف در این جبهه بود. (به دو دلیل: اولا مواضع قالیباف در فتنه 88 مناسبتی با قرارگرفتن در رأس تشکیلات اصولگرایان ندارد؛ ثانیا چرا یک شخص باید دارای نماینده باشد؟) پاسخ جبهه متحد به این انتقاد، رأی بالای قالیباف در میان مردم تهران بود که جالب این است که رودکی و خانی –منتسبین به قالیباف- هیچکدام در میان منتخبین مردم جایی نداشتند. البته با وجود تبلیغات وسیع و استفاده از امکانات شهرداری (http://www.rajanews.com/detail.asp?id=125017)

اولین انتخابات درون گفتمانی؛ غربال آخرالزمانی
دیگر نکته اینکه روزی باید از دست خاتمی به توکلی پناه میبردیم و او را انتخاب میکردیم و روزی از دست بازماندگان مجلس ششمی ها به انتخاب باهنر افتخار میکردیم و حال نوبت رسیده است به انتخاب میان گفتمان باهنر و سوم تیر. این گونه است که این انتخابات را میتوان اولین انتخابات درون گفتمانی نظام دانست و مرگ سیاسی اصلاح طلبان (به معنای دارای مواضع براندازانه و زاویه دار با اصل نظام) نه تنها از شکوه انتخابات نخواهدکاست؛ بلکه تازه انتخاباتی صحیح و درست خواهیم داشت؛ چرا که اولین شرط یک مسابقه سالم این است که شرکت کنندگان، اصول و قوانین مسابقه را به رسمیت بشناسند. به زبانی دیگر بدهای الآن، خوب های دیروزند...

جوابگو باش هریک رأی را؛ احترامشان واجب
حرف آخر نیز اینکه اولا اختلاف کم رأی نمایندگان در دور دوم، (مثلا حسین نجابت –نفر25ام- و لاجوردی-نفر 26ام- حدود 200 رأی بود.) اهمیت هر یک رأی را نشان میدهد که مطمئنا برای هر انتخاب و عدم انتخاب بایستی در پیشگاه الهی پاسخگو بود.
ثانیا حمایت آیت الله مهدوی کنی و آیت الله مصباح یزدی از دو جبهه اصولگرایان، ذره ای از ارادت و احترام مردم به این بزرگواران را نخواهد کاست و همچنان احترام شان واجب است.
یا علی مدد

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)
  • ۰
  • ۰

آدم باید هر از چندگاهی زبانش به تقدیر و تشکر هم مفتوح شود... همه باید تجلیل کنیم از جلیلی و تیمش؛ جای تجلیل دارد حقیقتا. گفته اند که باید گروه ایرانی و 1+5 همزمان وارد سالن مذاکرات استانبول میشدند که زمان این واردشدن مصادف شد با اذان مغرب. بچه های ایرانی، همانجا، گوشه ای از سالن، ایستادند به اقامه نماز و 1+5ای ها منتظر...

بعد که تشکر و تقدیرت به پایان رسید؛ باید محکم دادبزنی سر توکلی که آهای! مدیریت سایت الف! این چه کاری بود تو کردی و بعدش هم دفاع میکنی از فعلت؟ نماینده اصولگرا! سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا را با سایت تو چه کار است؟! اصلا ببینم! مگر تو به ادعای تقلب در انتخابات 88 باورداشتی که کامران دانشجو را در جلسه رأی اعتمادش برای وزارت علوم، به دلیل سابقه بدش در ستاد انتخابات کشور و برگزاری انتخابات پرحاشیه، ناکارآمد میدانستی... انقدر ساده نمی انگاشتیمت که رأی دادن خاتمی را به فال نیک گرفتی و خوش بینی به آن و میگویی خدا اجر دهد به همه آنها که بسیار زحمت کشیدند تا خاتمی به پای صندوق رأی بیاید...

بعد از توقف "گشت ارشاد" و "زندگی خصوصی" انگار خیلی ها خم به ابرویشان آمده و احساس خطر کرده اند... "آسمان" نشریه متعلق به اصلاح طلب ها، این هفته پرونده ای تشکیل داده بود برای بررسی انصار حزب الله. اینطور نوشته بود: "ماجرای آتش زدن کتابفروشی مرغ آمین، تجمع و حمله به سینما قدس به بهانه نمایش فیلم تحفه هند و محاصره فرودگاه خرم آباد برای جلوگیری از سخنرانی سروش و کدیور در این شهر همگی در پرونده انصار حزب الله جای میگیرد... انصار حزب الله عمدتا خیلی اهل بحث و فکر نبودند و همیشه آماده شهادت بودند؛ کتابخوان نبودند و براساس گفته های افراد دیگر علما را قبول داشتند..." و حال، همه خشم هایت را جمع و جور نکن که بریزی بر سر "آسمان" –که معلوم الحال است- منتها این دردش بیشتر است که "همشهری ماه" نشریه متعلق به شهرداری تهران، همسو باشد با آن وری ها و توقف نمایش "گشت ارشاد" موهن به مقدسات، ناراحتش کرده که در همان زمان همان اراجیف را میریزد توی تکست باکس هایش... نشریه دوم خردادی ها و شهرداری تهران، خیلی اتفاقی یک تیتر میزنند هم زمان: "بازگشت انصار" اصلا تا کور شود هر آنکه نتواند دید...

و اما بعضی چیزها هی می آید تا نوک زبانم و هی میخورمش... اینکه زاکانی در آبان 90 انتساب جبهه پایداری و جریان انحرافی را جفا میداند و میگوید که مشخص است که این جبهه با این جریان موضع و مقابله دارد و حال در اردیبهشت 91 این دو را به هم نزدیک میپندارد و به عدم تبعیت از رهبری متهمشان میکند؛ حالا یاد 21 دی 90 میفتی که امام خامنه ای در دیدار اعضای فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس که عمدتا از جبهه پایداری هستند فرموده بود: "این منش شما یعنی احساس تکلیف، شناخت تکلیف و بعد پای فشردن بر آنچه که وظیفه شماست و ملاحظه چیزی را نکردن جوهر نمایندگی است... وقتی هسته ای مثل شما در مجلس وجود دارد؛ این پایداری، این ایستادگی و این پافشاری شما بر مبانی چیز خوبی است؛ اینها به عنوان سنتها در مجالس میماند و به پیشرفت مجلس کمک میکند."... اینکه قرار بود رقابت کنیم و چرا عده ای وجود رقیب و حریف را برنمی تابند... اینکه نبی رودکی در مصاحبه با روزنامه جوان، هنوز هم علی مطهری را ساکت فتنه نمیداند و منتقد دولت میخواندش... اینکه تخریب حریف جزو کدام اصول اصولگرایی است... هیچ چیز به اندازه نامردی به آدم فشار نمی آورد؛ بیخیال! فردا همه چیز مشخص خواهدشد...

  • گروه فرهنگی یاران خمینی(ره)